خلاصه کتاب سادگی بنیادی

خلاصه کتاب سادگی بنیادی

خلاصه کتاب سادگی بنیادی کِن آلن چطور DHL را از شرکتی ورشکسته به یک شرکت موفق بین المللی تبدیل کرد (ترجمه کتاب: Radical Simplicity نوشته: کِن آلن) در چند دقیقه:

چطور و در چه زمای بخوانم؟

حجم کتاب
حجم کتاب

192

زمان مطالعه
زمان مطالعه کتاب

5 دقیقه

میزان تمرکز
میزان تمرکز برای مطالعه کتاب

در مسیر (کم)

نویسندگان
نویسندگان کتاب

کِن آلن

نکات کلیدی کتاب

داستان DHL پیچیدگی‌ های خود را دارد. در تاریخ این شرکت، صنعت هوایی نقش مهمی ایفا کرده است. مشکلات DHL در ایالات متحده، باعث شد تا شرکت دویچ هپُست، کن آلن را به عنوان مدیرعامل انتخاب کند.

اگرچه کن آلن در ابتدا به عنوان یک رهبر جهانی به DHL نیامده بود، اما با رشد و تلاش‌ های خود به این موقعیت رسید. اقدام جسورانه‌ ای که آلن انجام داد، به DHL کمک کرد تا رویای یکپارچه‌ سازی در سراسر سازمان را تعیین کند.

او با روش “سادگی بنیادی” DHL، این شرکت را تغییر داد. DHL نیز تعهد عمیقی به بهبود خدمات به مشتریان دارد و رهبران باید سازمان‌ های خود و جهان را به مکان‌ های بهتری تبدیل کنند.

در نهایت، همه بخش‌ های DHL در ارسال یک بسته دخیل هستند و این شرکت گزینه‌ های زیادی را برای نوآوران و شرکت‌ های نوپا در نظر دارد.

 

DHL داستان پیچیده ای دارد

در سال ۱۹۶۹، آدریان دالسی، لری هیلبلوم و رابرت لین شرکت DHL را تأسیس کردند. این شرکت به عنوان اولین خدمات تحویل بین‌ المللی در دنیا شناخته می‌ شود. ایده‌ نوآورانه‌ آن این بود که اسناد حمل و نقل را با هواپیما ارسال کنند تا قبل از ورود کالا به گمرک، اسناد در دسترس باشند.

ابتدا فعالیت‌ های آن در مناطق بین‌ المللی و سفرهای اقیانوسی بود؛ اما پس از موفقیت FedEx، DHL نیز در داخل کشور آمریکا (درون آمریکا) گسترش یافت.

در دهه ۹۰، DHL بیش از ۱۵۰۰ درصد رشد کرد و در پایان قرن بیستم در ۲۲۷ منطقه و کشور فعالیت داشت. این شرکت اکنون یکی از رهبران بازار خدمات پستی و ارسال پیک در اروپا و آلمان است.

 

صنعت هوایی نقش مهمی در تاریخ DHL ایفا کرد

در دهه ۷۰، DHL از پیک‌ های پروازی استفاده می‌ کرد که شخصاً بسته‌ ها را به مقصد می‌ رساندند. در دهه ۸۰، خدمات ارسال بسته‌ هوایی را نیز به خدماتش اضافه کرد و در سال ۱۹۷۹، هواپیماهای خودش را به بازار عرضه کرد.

اکنون این شرکت بیش از ۲۵۰ هواپیمای اختصاصی دارد و از ۵۰۰ فرودگاه در سراسر جهان استفاده می‌ کند.

 

مشکلات DHL در ایالات متحده باعث شد تا شرکت دویچ هپُست، کن آلن رابه عنوان مدیرعامل آن انتخاب کند

در سال ۲۰۰۲، دویچ هپست کنترل شرکت DHL را به دست گرفت و این شرکت هر سال با ضرر حدود ۱۵۰ میلیون یورو روبرو بود. هیئت مدیره دویچ هپست نگران مشکلات DHL بودند. سودهای کسب شده توسط DHL در مناطق دیگر به جبران ضررهای این شرکت در ایالات متحده می‌ پرداخت و این مشکل اصلی به دلیل وجود رقبایی نظیر فدکس و یو.پی.اس بود. در پایان سال ۲۰۰۷، DHL در ایالات متحده در عرض یک ماه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ضرر کرد. دویچ هپست با کن آلن تماس گرفت و در سال ۲۰۰۹ او را به عنوان مدیرعامل شرکت منصوب کرد.

 

کن آلن برای رهبری در سطح جهانی به دنیا نیامده بود؛ اما رشد کرد و به چنین جایگاهی رسید

کن آلن در یورکشایر انگلیس متولد شد و پدرش کارگر معدن زغال سنگ بود. او هرگز به طور منظم به مدرسه نرفت و در ۱۹ سالگی پدر شد. این واقعه باعث تشویق او شد تا در جستجوی فرصت‌ هایی باشد که بتواند خانواده‌ اش را اداره کند. سرانجام، او شغلی در شرکت لبنانی آبِلا پیدا کرد و مجبور بود به مکان‌ های مختلف دنیا سفر کند.

در طول این سفرها، آگاه شد که دارای استعداد ذاتی برای کشف و حل مشکلات است. در حالی که دیگران از روبرو شدن با مشکلات اجتناب می‌ کردند، او آنها را به فرصت تبدیل می‌ کرد؛ اما این سفرها منجر به پایان ازدواج اول او شد.

آلن در سال ۱۹۸۵ به کار در شعبه بحرین DHL پرداخت. سپس به عربستان، مصر و یمن سفر کرد و در تاسیس DHL در لیبی سهیم بود. دفاتر DHL در این کشورها به طور کارآمد ولی بدون نظم عمل می‌ کردند و اسناد و مدارکشان ناقص بود. آلن در این شعب‌ ها نظم کاری و انضباط مالی را برقرار کرد و در سال ۱۹۹۱ به سمت مدیر منطقه خاورمیانه DHL ارتقا یافت.

در کشور فدکس و UPS، رتبه‌ سوم را داشت. آلن DHL کانادا را تحول داد. او با کامیون‌ ها سوار می‌ شد و به رانندگان تیشرت‌ های ویژه‌ ای می‌ داد تا با ایجاد تغییر در کارکنان و مشتریان، این برند را اصلاح کند. او با این روش، باور خود در ضرورت حضور فیزیکی در صحنه را نشان داد. در عرض دو سال، آلن DHL کانادا را از ضرر ۴۵ میلیون دلاری به سود ۱۲ میلیون دلاری برده است. حضور آلن در کانادا، مشکلات DHL ایالات متحده را برای او آشکار کرد.

در سال ۲۰۰۵، آلن رئیس بخش اروپای شرقی، خاورمیانه و آفریقا را بر عهده گرفت و این بخش متنوع را به رشد قابل توجهی دست یافت. آلن با گام‌ های جسورانه‌ای به DHL کمک کرد تا یک سطح یکپارچه برای کل سازمان تعیین کند.
در سپتامبر ۲۰۰۷، آلن رهبری DHL ایالات متحده را برعهده گرفت. او هزاران نفر از کارکنان را اخراج کرده و شعبه آمریکایی این کسب و کار را از نو تعریف کرد؛ زیرا می‌ خواست آن را به رهبر پست بین‌ الملل تبدیل کند.

به دلیل اداره اشتباهی که در این کسب و کار رخ داده بود، آلن مجبور بود تمام کارها را از ابتدا آغاز کرده و بر اساس وضعیت فعلی تصمیمات بگیرد. به همین دلیل، او به تیمی از افراد نیاز داشتند که به صنعت مسلط بودند. آلن تمرکز خود را بر روی افرادی که وظیفه اصلی را داشتند متمرکز کرد و به قوانین دستیابی خود پایبند بود تا آنها را در رسیدن به اهدافشان یاری نماید تا در نهایت به دستاوردهای خود برسد.

در سال ۲۰۰۹، آلن به عنوان مدیر بخش جهانی DHL انتخاب شد. DHL همانند شرکت‌ های دیگر با بحران‌ های مالی گسترده‌ ای مواجه شده بود.

آلن یک برنامهٔ پنج‌ ساله راهبردی را تدوین کرد. این برنامه نقطه نظر و آرمان‌ ها به کارمندان اعتماد، انگیزه و یک روش برای سنجش موفقیت ارائه داد. آلن تصور داشت که همهٔ کارکنان DHL به یک هدف مشترک متعهد شوند. زمانی که وی به عنوان مدیر شعبهٔ آمریکای شمالی منصوب شد، شعار “همهٔ برای یک هدف مشترک” را به کار گرفت و از آن برای الهام بخشیدن به کارمندان شرکت در سطح جهان استفاده نمود.

 

آلن با روش “سادگی بنیادی” DHL  را متحول کرد

آلن با رها کردن تئوری و تمرکز بر سادگی و عملگرایی، DHL را تحول داد. او همواره از خود میپرسید: شرکتتان به چه چیزی علاقه دارد؟ چه کاری خوب انجام می‌ دهد؟ و چه چیزی موتور اقتصادی آن را به حرکت درمی‌ آورد؟

پاسخ DHL کوتاه و مفید بود: “پست بین‌ المللی”. آلن بر این رویا تأکید می‌ کرد و همه را تشویق می‌ کرد که برای رسیدن به این هدف، بهترین توانایی‌ های خود را نشان دهند. او تعداد اعضای هیأت مدیره را به نصف کاهش داد و فقط افراد متخصص و متعهد به استراتژی خود را حفظ کرد.

او استراتژی “تا” ۲۰۱۰ را تدوین کرد و چهار ستون اصلی برای احیای DHL معرفی کرد: “افراد باانگیزه”، “خدمات باکیفیت”، “مشتریان وفادار” و “شبکه سودآور”. سادگی، اجرا، رهبری و تمرکز چهار اصل برای انجام کارها بودند.

افراد واقعاً باعث تمایز یک استراتژی از دیگری می‌ شوند و شرکت برای رسیدن به هدف مشترک به رهبر نیاز دارد. این هدف همگان را متمرکز می‌ کند و نشان می‌ دهد که همه باید به دنبال درآمد باشند و سازمان‌ هایی که خدمات عالی ارائه می‌ دهند، ممکن است درآمد بسیار بالاتری از مشتریان خود کسب کنند. برای حفظ سودآوری در بلندمدت، کارفرمایان نیاز به کارکنان باانگیزه دارند که وفاداری مشتریان را ایجاد کنند.

 

DHL تعهد عمیقی به ارتقای خدمات مشتریان دارد

یک مشتری معمول شرکت DHL تنها اقدامات پیک‌ های تحویل بسته‌ ها یا کارمندان پذیرش سفارشات را مشاهده می‌ کند. این کارمندان، نماد شرکت هستند و باید استانداردهای بسیار بالایی را رعایت کنند. آنها نه تنها باید آگاه و احترام‌ آمیز باشند، بلکه باید فرهنگ محوری مشتری در شرکت را نشان دهند.

شرکت DHL “هفته قدردانی” برگزار می‌ کند و مدیران برای کارمندان غذا می‌ پزند. یکبار در یکی از این رویدادها، DHL به هر یک از اعضای شرکت ۱۰۰ یورو به عنوان پاداش داد.

این شرکت دارای ۱۰۰ هزار کارمند است و هزینه این اقدام به ۱۰ میلیون یورو رسید. DHL از تیشرت‌ ها تا بلیت‌ های سینما به عنوان جوایز به کارمندانش هدیه می‌ دهد و همچنین مسابقات فوتبال و برنامه‌ های استعدادیابی را برگزار می‌ کند.

این شرکت سعی دارد کارکنانش علاقمند به ارائه خدمات باکیفیت و تعهدمند باشند و در صورت ناتوانی در ارضاء خواست‌ های مشتریان یا ایجاد ناامیدی، حس بدی را تجربه کنند. DHL برای حمایت از خدمات باکیفیت، از جملات و تصاویر معروف از فیلم‌ های “گلادیاتور” و “جنگ ستارگان” استفاده کرده و فضای انگیزشی را فراهم می‌ کند.

 

رهبران باید سازمان های خود و جهان را به مکان بهتری تبدیل کنند

رهبران مسئولیت دارند تا تلاش کنند وضعیت کارکنان خود را بهبود بخشیده و دنیا را به یک مکان بهتر تبدیل سازند.
در این راستا، DHL تاکید زیادی بر مشارکت کارمندان دارد. شرکت می‌ خواهد کارمندانش احساس رضایت و اشتیاق نسبت به کار خود داشته باشند. بنابراین از مدیران خود می‌ خواهد که تلاش کنند تا به شادی کارمندان بیافزایند.
هنگام بحث درباره افزایش انگیزه کارمندان، نگرانی‌ هایی مانند افزایش استفاده از ربات‌ ها یا هوش مصنوعی نباید دغدغه‌ تان باشد. سازمان شما باید از هر تغییری بهره مند شود. برای اینکه مردم خوشحال باشند؛ آن‌ ها باید کاری که دوست دارند به بهترین شکل ممکن انجام دهند.
افراد وقتی سالم‌ اند و زندگی خانوادگی به خوبی پیش می‌ رود، خوشحال‌ تر هستند. مردم نیاز به دوستان زیاد ندارند، بلکه به دوستان خوب نیاز دارند.

 

همه بخش های DHL در ارسال یک بسته دخیل هستند

در این فرآیند عظیم تحویل بسته‌ ها در DHL، همه جزئیات حائز اهمیت هستند. اجرای دقیق و هماهنگی بین تمامی کارمندان و پیک‌ ها از اساسی‌ ترین عوامل موفقیت است. بیایید به طور خلاصه این فرآیند را مرور کنیم:

۱- ثبت بسته‌ ها برای ارسال:
– شخصی بسته‌ ها را برای ارسال ثبت می‌ کند.
– مسئولان دریافت محموله کارهای دریافت بسته‌ ها از مشتری را انجام می‌ دهند.
– پیک‌ ها آدرس شخص را چک می‌ کنند و بسته‌ ها را کنترل می‌ کنند تا قواعد لازم برای ارسال را رعایت کنند و اطلاعات آن‌ ها را به سیستم وارد کنند.

۲- بارگیری و تخلیه بسته‌ ها:
– بسته‌ ها بر اساس دستورالعمل‌ های مشخص در مراکز خدماتی شرکت بارگیری می‌ شوند.
– در مراکز، بسته‌ ها دوباره وزن شده و بررسی می‌ شوند.
– کامیون‌ ها بسته‌ ها را به مبادی خروجی مانند فرودگاه‌ ها می‌ برند.

۳- حمل و تخلیه در مقصد:
– خلبانان DHL بسته‌ ها را به مقصد می‌ رسانند.
– مسئولان بار مقصد، آن‌ ها را تخلیه می‌ کنند، اسکن می‌ کنند و به دفاتر مخصوص می‌ رسانند.
– پیک‌ های مقصد نیز آدرس بسته‌ ها را چک می‌ کنند و آن‌ ها را به دست گیرند.

در نهایت، همه این تلاش‌ ها به منظور حفظ کیفیت خدمات و رضایت مشتریان است.

 

DHL گزینه های زیادی به نوآوران و شرکت های نوپا ارائه می دهد

هنگامی که DHL کار خود را در سال ۱۹۶۹ آغاز کرد، فعالیت‌ های آن بسیار ناپایدار بود؛ اما همواره نوآوری بخشی از فرهنگ این شرکت بوده است. DHL به رشد شرکت‌ های پیشرو کمک می‌ کند، زیرا مقادیر عظیمی از داده را تولید و پردازش کرده و به شرکت‌ های فعال در حوزه تجارت الکترونیک کمک می‌ کند. با افزایش استفاده از پلتفرم‌ های تجارت الکترونیک، برخی شرکت‌ ها به حمل کالاهای نادر به کشورهای دوردست نیاز دارند. شرکت‌ هایی مانند جی مشارک (فروشنده لباس ورزشی) که در حال حاضر در حوزه ملی فعالیت می‌ کنند، با کمک DHL می‌ توانند به بازار بین‌المللی وارد شوند.

 

حرف دل کاربران (0)

از فرم زیر میتوانید حرف دل خودتان را در مورد این پست ثبت کنید