خلاصه کتاب شجاعترین نسخه شما

خلاصه کتاب شجاعترین نسخه شما پنج گام برای مقابله با بزرگترین ترسها، یافتن اشتیاق و رسیدن به زندگی فوق العاده (ترجمه کتاب: The Bravest You نوشته: آدام کرک اسمیت) در چند دقیقه:
چطور و در چه زمای بخوانم؟
حجم کتاب
.png)
240
زمان مطالعه

5 دقیقه
میزان تمرکز

در مسیر (کم)
نویسندگان

آدام کرک اسمیت
نکات کلیدی کتاب
- با شکست دادن افکار منفی، می توانید بر ترس های خود غلبه کنید.
- از یک روش پنج مرحله ای برای شکست دادن ده ترس اصلی خود استفاده کنید.
- این پنج مرحله شامل خودپذیری، انگیزش، ترس، هیجان و دلیری است.
- بسیاری از افراد از ده ترس بزرگ رنج می برند.
- برای شکست دادن “ترس از ناکافی بودن”، به توانایی های خود فکر کنید. با دیدگاهی جدید به وقایع، می توانید “ترس از نامشخص بودن” را شکست دهید.
- با ارزیابی دقیق مواردی که می توانید کنترل کنید، “ترس از شکست” را از بین ببرید.
- نگذارید “ترس از رد شدن” مانع تحسین دستاوردهای گذشته تان شود.
- “ترس از از دست دادن” می تواند مانع از ایجاد روابط مستحکم شود. با قدردانی بیشتر، بر “ترس از تغییر” غلبه کنید.
- با پذیرش مسئولیت زندگی خود، “ترس از از دست دادن کنترل” را شکست دهید. اجازه ندهید “ترس از قضاوت شدن” شما را از اقدام باز دارد.
- برای رهایی از “ترس از بروز حادثهای بد” انعطاف پذیر باشید. با حساسیت و شوق، “ترس از آسیب دیدن” را دور کنید.
با غلبه بر افکار منفی، بر ترسها هم پیروز می شوید
اشتیاق محرک شجاعت است
برای غلبه بر ۱۰ ترس بزرگتان از این فرایند پنج مرحله ای استفاده کنید
در این فرآیند پنج مرحله ای، با ایجاد حس خدمت رسانی به دیگران و عملی کردن این احساس، بر ده ترس بزرگ خود غلبه خواهید کرد. کشف کاری که باید انجام دهید، زندگی تان را معنادار می سازد و به شما کمک می کند تا بر ترس، افکار منفی و حس بی معنایی و بیهودگی غلبه کنید.
این پنج مرحله عبارت اند از: رضایت از خود، انگیزه، ترس، اشتیاق و شجاعت
در مرحله خودپذیری یا “بازی امن”، شما به دنبال حفظ وضعیت موجود هستید. با ایجاد بهانه هایی برای عدم پیشرفت، خود را به ماندن در شرایط کنونی راضی می کنید. اگر می خواهید به موفقیت ها و دستاوردهای خود اکتفا کنید، از خود بپرسید که آیا داشتن زندگی بهتر و برجسته تر برایتان اهمیت دارد؟ و آیا عواقب عدم تلاش برای تعالی چیست؟ پاسخ های شما به این سوالات، دلیل محکمی برای رها کردن بی عملی و برداشتن گام های شجاعانه است.
در مرحله انگیزش یا “خلق ایده ها”، با بررسی افکاری که مدت ها در ذهن خود نگه داشته اید، زندگی مطلوب خود را آغاز می کنید.
ممکن است تعریف دقیقی از ایده های خود برای آینده نداشته باشید یا اینکه ایده هایتان به قدری بلندپروازانه باشند که دست یابی به آن ها غیرممکن به نظر برسد. اما بررسی دقیق این ایده ها، فضایی برای آزادی فکری شما ایجاد می کند تا به تغییرات سازنده فکر کنید.
ترس باعث می شود که هر شرایطی را ایده آل بدانید و تمایلی به بررسی ترس هایتان نداشته باشید. وقتی نگران و ترسیده هستید، عقب نشینی بسیار آسان تر است. ترس، بزرگ ترین مانع پیش روی شما است. این مرحله “نمی توانم انجام دهم” است. ببینید چرا می خواهید آن کار را انجام دهید و چه چیزی شما را باز می دارد. انگیزه برای اقدام را پیدا کنید. اگر منبع امید برای پیشرفت و عمل را بیابید، رویارویی با مسائل ترس آور آسانتر می شود.
شاید تصور کنید که مردم به صورت عادت از کلمه “اشتیاق” استفاده می کنند؛ اما شجاعت و اشتیاق ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. اشتیاق به شما انرژی و توانایی برای تلاش در شرایطی را می دهد که تسلیم شدن منطقی تر به نظر می رسد. اشتیاق، قدرت مقابله با همه موانع را به شما می دهد. این مرحله “می توانم انجام دهم” است.
گاهی اوقات می توانید آینده ای دور و رویدادهای احتمالی آن را پیش بینی کنید. می دانید چه زمانی کارها به خوبی پیش می روند و چه زمانی برای مقابله با چالش های پیش رو به شجاعت بیشتری نیاز دارید. برخی شرایط غافلگیرکننده تر است و گاهی اوقات می خواهید برای بازگشت به حالت متعادل عقب نشینی کنید. وقتی با این شرایط خطرناک مواجه می شوید، درس هایی که برای ایجاد شجاعت در خودتان آموخته اید، انگیزه ای برای حرکت شجاعانه و رو به جلو می شود. حال به “هدف نهایی” می رسید.
مردم اغلب از ۱۰ ترس بزرگ رنج می برند
اغلب، تلاش برای نترسیدن بی فایده است. اشتیاق بهترین سلاح برای مبارزه با ترس است. اگر بتوانید بر ترس غلبه کنید، در این نبرد پیروز خواهید شد.
برای غلبه بر “ترس از بی کفایتی”، به مهارتهایتان فکر کنید. با نگاه متفاوت به رویدادها میتوانید بر “ترس از عدم قطعیت” غلبه کنید
اگر احساس ناکافی بودن می کنید، به حمایت یک فرد همدرد نیاز دارید. این احساس را به عنوان بخشی از تجربه خود بپذیرید و به دنبال علت آن باشید. هنگامی که احساس می کنید توانایی مقابله با شرایط دشوار را ندارید، این موضوع را یادداشت کنید. به عنوان مثال، اگر می خواهید کاری را انجام دهید که مهارت های لازم برای آن را ندارید، پا پس نکشید. در عوض، مهارت هایی که دارید را به خاطر بسپارید و ببینید چگونه می توانند به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کنند. فهرستی از توانایی هایی که باید توسعه دهید تهیه کنید تا نگرانی هایتان کاهش یابد. با شناخت اهدافتان و داشتن بینشی دقیق نسبت به آن ها، موانع کم رنگ تر می شوند.
شرکت های کداک و پولاروید در زمانی عملکرد خوبی داشتند؛ اما زمانی فرا رسید که نتوانستند استراتژی های خود را با تغییرات گسترده بازار تطبیق دهند. جوانان با استفاده از گوشی های هوشمند آشنا بودند؛ اما نمی دانستند چگونه از دوربین های آنالوگ استفاده کنند. بنابراین، یک گروه ۱۳ نفره تصمیم گرفتند اپلیکیشنی برای به اشتراک گذاری عکس در شبکه های اجتماعی ایجاد کنند و اینستاگرام به وجود آمد. اینستاگرام در ابتدای کار درآمد اندکی داشت؛ اما اکنون قابلیت های بسیاری دارد. مردم برای نمایش عکس های خود از آن استفاده می کنند و در آوریل ۲۰۱۲، فیسبوک آن را به قیمت یک میلیارد دلار خریداری کرد.
اگر نمی خواهید سرنوشتی مشابه کداک و پولاروید داشته باشید، دیدگاه خود نسبت به رویدادها را تغییر دهید. نگرانی های دوستان، خانواده و مشتریان خود را در نظر بگیرید. خود را به عنوان مدیر پروژه در نظر بگیرید و اهداف و وظایفی که باید برای دستیابی به آن اهداف انجام دهید را مشخص کنید. به تمام احتمالات و فرضیات فکر کنید. زندگی افراد موفق را مطالعه کنید و ببینید برای تقلید از آن ها چه مهارت هایی باید یاد بگیرید.
با ارزیابی آگاهانه مواردی که می توانید در کنترل بگیرید، “ترس از شکست” را از بین ببرید. اجازه ندهید “ترس از رد شدن” شما را از تحسین دستاوردهای قبلیتان بازدارد
رویدادها نمی توانند همیشه پیش بینی ها و امیدهای ما را دنبال کنند. واکنش های شما در برابر شرایط غیرمنتظره، شخصیت شما را نشان می دهد. با آگاهی از جنبه هایی که می توانید کنترل کنید، دیگر برای مواردی که خارج از کنترلتان هستند، اندوهگین نخواهید شد. وقتی با چالشی روبرو می شوید، تأثیری که می توانید بر آن بگذارید را به دقت ارزیابی کنید. پیش از اتخاذ تصمیمات، به هشدارهای دیگران در مورد پیامدهای منفی احتمالی توجه کنید. به آینده فکر کنید، اما بدانید که پذیرش اینکه شرایط ممکن است بدتر شود، می تواند نگرانی ها و ترس های شما را تشدید کند. گاهی اوقات، خروج از مسیر معمول می تواند فرصتی برای به چالش کشیدن افکار رایج باشد.
جیمز دایسون، بنیان گذار شرکت دایسون، با این دیدگاه زندگی می کند. او در طول ۱۵ سال، ۵۱۲۷ نمونه از جاروبرقی های خود را ساخت تا به نتیجه دلخواه برسد.
جی.کی. رولینگ، نویسنده مشهور، هنگام کار بر روی اولین کتاب خود، مادرش را از دست داد. او یک فرزند کوچک داشت و از همسرش جدا شده بود و با افسردگی شدید دست و پنجه نرم می کرد. دوازده ناشر نسخه اولیه کتاب او را رد کردند. او احساس بی ارزشی می کرد. او هنوز نمی دانست که یکی از ویراستاران انتشارات بلومزبری کتاب او را پسندیده و طرفدار آن شده است. رولینگ با وجود شناختن معنای رد شدن، همچنان به کار خود ادامه داد. اکنون، مردم در سراسر جهان کتاب های هری پاتر را خوانده اند. علاقه اش به داستانی که می نوشت، او را به ادامه دادن و پشتکار واداشت.
به خود القا کردن اینکه باید کاری را به بهترین شکل ممکن انجام دهید وگرنه شکست خواهید خورد، یک الگوی ذهنی است که می تواند منجر به ترس شود. این باور بنیادی ندارد. پیش از تلاش برای دستیابی به موفقیت های بیشتر، باید دستاوردهای گذشته خود را ارج نهید. شاید ندانستن ارزش دستاوردهایی که تاکنون به دست آورده اید، زمینه ساز ترس های شما باشد. برای مواجهه با آینده، از این تجربیات بهره ببرید.
“ترس از دست دادن” مانع ایجاد روابط پایدار می شود. برای غلبه بر “ترس از تغییر”، قدرشناس تر باشید
اگر دائماً آرزوی بودن در جای دیگری را دارید، احتمالاً از دست دادن می ترسید. نمی توانید در همه جا به طور همزمان حضور داشته باشید. چنین ترسی می تواند مانع از برقراری روابط پایدار با دیگران و بهره برداری مؤثر از شرایط کنونی شود. برای مقابله با این ترس، تلاش کنید کارهایتان را با سرعت و دقت بیشتری انجام دهید و زمانی را نیز برای درک نیازهای کسانی که در طول روز با آنها در ارتباط هستید، اختصاص دهید.
رسانه های اجتماعی می توانند شما را با افرادی در نقاط دیگر جهان مرتبط کنند؛ اما استفاده بیش از حد از آن ها می تواند مضر باشد. برقراری ارتباط آنلاین با افرادی که هرگز ملاقات نکرده اید، ممکن است دشوار باشد. نباید به افرادی که در دیگر نقاط جهان هستند، بیش از کسانی که در اطرافتان هستند، توجه کنید و در این دام بیفتید. جهان سعی می کند توجه شما را منحرف کند. برای غلبه بر این حواس پرتی، ساده زیستی را در تمام جنبه های زندگی خود به کار بگیرید. داشتن گزینه های بیش از حد می تواند منجر به ترس شود. با ساده زیستی، تنها به کارهایی توجه کنید که توانایی انجام آن ها را دارید، تمرکز خود را حفظ کنید و شجاعت درونی خود را کشف کنید.
برای کشف تجربیات جدید، دستاوردهای گذشته خود را ستایش کنید و از آنچه در آینده تجربه خواهید کرد، رضایت داشته باشید. اگر بیش از حد به آینده فکر کنید، ممکن است وسواسی شوید تا شرایط فعلی را حفظ کنید و از خود و علایقتان محافظت نمایید. برای داشتن حس قدردانی، احساس برتری یا ممتاز بودن را کنار بگذارید. این احساسات می توانند انرژی شما را تضعیف کنند، زیرا احساس برتری مانع از قدردانی است.
برای درمان احساس برتری و قربانی بودن، قدردان تر باشید. عقیده عمومی این است که افراد موفق برای رسیدن به خواسته های خود تلاشی خستگی ناپذیر دارند و هنگامی که شجاعت لازم را پیدا کردند، به سمت هدف بعدی خود حرکت می کنند و آن را آغاز می کنند. مشکل این نگرش این است که فرد موفق ممکن است به دلیل ترس و خودخواهی، دیگران را نادیده بگیرد. ترس از تغییر ناشی از نارضایتی و ناسپاسی از زندگی فعلی است. ابتدا، دستاوردهایی که تاکنون داشته اید را ستایش کنید.
با پذیرفتن مسئولیت زندگی بر “ترس از دست دادن کنترل” غلبه کنید. اجازه ندهید” ترس از قضاوت شدن” شما را از عمل باز دارد
شاید شما تمایل دارید که جنبه های مهم زندگی خود را خودتان تعیین کنید، اما گاهی اوقات کنترلی بر شرایط ندارید. تنها چیزی که می توانید کنترل کنید، اعمال خودتان است. لحظه تعیین کننده در زندگی زمانی است که مسئولیت اتفاقاتی که برایتان رخ داده را می پذیرید، بهانه جویی نمی کنید و دیگران را مقصر نمی دانید.
اگر کسی کنترل شما بر شرایط یا حس خوبی که نسبت به خود دارید را به چالش بکشد، با احتیاط عمل کنید. معمولاً خود شما هستید که مرزهای دیگران را تعیین می کنید. بسیاری از افراد تحت کنترل دیگران قرار می گیرند، زیرا تمایلی به درگیری و مبارزه ندارند و برای اجتناب از هرگونه بحثی تسلیم می شوند. نگرانی از مواجهه با مخالفت ها، رویکردی نادرست برای آرامش ذهنی است. مخالفت ها به روشن شدن دیدگاه ها کمک می کنند. برای استفاده از مخالفت های سازنده، باید صراحتاً نظر خود را بیان کنید. اعضای تیم باید برای باورهای خود مبارزه کنند تا بهبود یابند.
آیا تلاش می کنید تا به زندگی دیگران غنا ببخشید یا فقط می خواهید بر آن ها تسلط داشته باشید؟ بسیاری از افراد از توجه به شور و شوق خود هراس دارند، زیرا می ترسند که اعمال و گفتارشان باعث شرمساری شان شود. اگر شما از حامیان هستید، نباید از این موضوع بترسید، زیرا دیگر اعضای گروه از شما حمایت خواهند کرد.
هر کجا که زندگی می کنید، یک گروه تشکیل دهید و به هدف آن اعتقاد داشته باشید. به داستان زندگی و تلاش های خود افتخار کنید، زیرا آن ها شما را منحصر به فرد ساخته اند. به دیگران نیز اجازه دهید در این افتخار شریک شوند.
هرگز قبل از شروع کار، در دام این فکر نیفتید که دیگران در مورد شما چه فکر می کنند. ایده ها و نظرات خود را به درستی بیان کنید. به حرف های دیگران گوش دهید. تحقیقات نشان داده است که تنها ۱۲ درصد از کارمندان احساس می کنند که مدیران به حرف های آن ها توجه می کنند. این آمار باید تغییر کند. بدون توجه به نظرات دیگران، به مسائل مهم برای آن ها و به آنچه در اطرافتان رخ می دهد، نمی توانید شرایط را بهبود بخشید.