خلاصه کتاب هدف های سخت

خلاصه کتاب هدف های سخت به راز رسیدن از جایگاه فعلی به جایگاه مطلوب اشاره دارد. (ترجمه کتاب hard goals، نوشته مارک مورفی).

چطور و در چه زمای بخوانم؟

حجم کتاب

192 صفحه

زمان مطالعه

10 دقیقه

میزان تمرکز

در کافی شاپ (متوسط)

نویسندگان

مارک مورفی

مارک مورفی که مشاور مدیریت است، عملکرد متفاوتی را پیشنهاد می دهد و می گوید: تا حد امکان اهداف بزرگی برای خود مشخص کنید، که در آسایش و راحتی همیشگی شما ضروری هستند. این اهداف بزرگ شما را درگیر می کنند و بر ذهنتان مسلط می شوند.

بهتر است تعریف مورفی از اقدامات خود که حاصل تحقیقات گسترده است را مطالعه کنید. مثال های او از زندگی نشان می دهد که: هدف های بزرگ و سخت باعث می شود تا افراد بیشتر تلاش کنند.

جیمز بازول زندگی نامه نویس معروف می گوید: اگر شخصی بداند که تا دو هفته دیگر به دار آویخته می شود، به طرز عجیبی ذهنش بر این موضوع متمرکز می شود.

مارک مورفی در این کتاب جذاب راه حل هایی برای برطرف کردن مشکل تمرکز بر اهداف ارائه می دهد.

تعهداتی که عمل به آن ها امکان پذیر است

افراد معمولا درباره تغییر رفتار و رسیدن به اهداف بزرگ خود تصمیماتی می گیرند، اما برای به دستیابی به آن ها عقب می مانند.

البته برخی از افراد به تعهدات خود عمل می کنند و در نتیجه به اهداف خود می رسند.

دلیل موفقیت افراد این است که آن ها اهداف سخت برای خود تعیین می کنند. این اهداف باعث ایجاد انگیزه وتشویق آن ها می شود.

بسیاری از افراد هدف پیش پا افتاده ای برای خود مشخص می کنند، که رسیدن به آن سرمایه گذاری ۱۰۰ درصد زمان و انرژی نیازی ندارد. زمانی که اشتیاقی به اهداف خود نداشته باشید، یا این اهداف ضروری نباشند، انگیزه واقعی را ایجاد نمی کنند.

پس بهتر است اهدافی سخت، ضروری واقعی برای خود انتخاب کنید.

روابط واقعی

زمانی که اهدافتان بی اهمیت باشند، دستیابی به آن ها امکان پذیر نیست. از طرفی دیگر اگر برای اهداف مهم خود بی وقفه تلاش می کنید. مانند اپل که یکی پس از دیگری شگفتی های تکنولوژی را خلق می کند؛ اما هر قدم جدید برای مدیر ارشد اجرایی استیو جابز حائز اهمیت است. به عنوان مثال: او آی پد را مهم ترین دستاورد خود می داند.

افرادی که به اهداف خود اهمیت زیادی می دهند، از کلماتی مانند: هیجان انگیز، دیوانه وار و… استفاده می کنند.

با این وجود برخی از افراد تمایل ندارند برای اهدافی که مدیر یا اطرافیان برای آن ها مشخص کرده اند، بی وقفه تلاش کنند.

انگیزه از سه نوع وابستگی ایجاد می شود: ارتباط درونی، شخصی و بیرونی.

ارتباط درونی

در صورتی که اهداف شما به چیزی که برایتان اهمیت دارد، مربوط باشد، ارتباط ذاتی و درونی ایجاد می شود. معمولا استیو جابز برای محصولات اپل از عبارات هیجان انگیز زیر استفاده می کند:

• این جالب ترین کاری است، که تا امروز انجام داده ایم.
• این روشی فوق العاده برای تفریح کردن است.

ارتباط شخصی

ارتباط شخصی در رسیدن به تمامی اهداف موثر است. به عنوان مثال: اگر برای کاهش وزن تلاش می کنید، اما موفق نمی شوید. بهتر است این آرزو را با تبدیل شدن به الگو برای شخصی که برایتان اهمیت دارد مانند فرزندتان مجددا طراحی کنید. در آخر زمانی که به هدف های خود فکر کنید انگیزه رسیدن به آن ها قوی تر می شود.

ارتباط بیرونی

گاهی اوقات رابطه درونی و شخصی اهمیتی برای افراد ندارد و باعث ایجاد انگیزه نمی شود. در این زمان ارتباط بیرونی مانند: پاداش مالی تاثیر زیادی دارد. معمولا شرکت ها برای تشویق کارمندان خود از روش پاداش استفاده می کنند.

تصاویر ذهنی رسیدن به اهداف

برای رسیدن به اهداف خود باید به تغییرات زندگی خود پس از موفقیت فکر کنید.

زمانی که جابز برای آی پد برنامه ریزی می کرد، تصویری در ذهن خود تصور می کرد که مشتریان خوشحال اپل در حال تماشای ویدئو، مطالعه و جستجو در وب هستند.

معمولا تمامی افراد ذهنی پرمشغله دارند. برای اینکه بتوانید اهداف خود را از مشغله های ذهنی جدا کنید، باید تصویری از آن در ذهن خود بسازید.

مثلا اگر هدف شما ۱۵ کیلو کاهش وزن است باید خود را فردی لاغر تجسم کنید. این تصاویر ایده آل را در ذهن خود حفظ کنید و در طول روز دائما به آن فکر کنید. با انجام این کار احتمال رسیدن به اهدافتان بیشتر می شود.

برای جان بخشی به اهداف از تصویرسازی، تجسم، رویا پردازی و خیال پردازی استفاده کنید.

تا زمانی که نتیجه اهداف را در ذهن خود تجسم کنید، احتمال رسیدن به آن ها بیشتر می شود. تا حد امکان از تصاویر، نقاشی ها و تصورات خود کمک بگیرید. این یادآوری ها را در محل کار یا خانه قرار دهید، که تاثیر بیشتری در شما داشته باشد.

حتما نباید تصویر بصری شما عجیب و غریب باشد. اگر قصد ترک سیگار دارید، می توانید نشستن پشت میز صبحانه و نوشیدن یک فنجان قهوه بدون سیگار را تصور کنید. بهتر است تصویر کاملا واضح و شفاف باشد. البته نوشتن نیز در کنار تجسم اهداف موثر است.

موفقیت را لازم و ضروری بدانید!

اهداف شما باید به اندازه مرگ و زندگی اهمیت داشته باشد. شایعات نشان می دهد که جابز پس از جراحی پیوند کبد آی پد را به اتمام رساند.

اینکه اهدافی دور مشخص کنید و تا مدت ها برنامه ای برای انجام آن نداشته باشید، کار ساده ای است. البته احتمالا هنگام تلاش برای رسیدن به اهداف آن ها را به تاخیر می اندازید. ممکن است این فرآیند بارها و بارها تکرار شود و در نهایت باعث ایجاد عادت شود. عادت مانع رسیدن شما به اهداف می شود.

تحقیقات انجام شده نشان می دهد که تاخیر و تعلل به شادی افراد آسیب می رساند. به عنوان مثال: افراد چاقی که کاهش وزن خود را به تعویق می اندازند، به بیماری های مختلف دچار می شوند.

سعی کنید نسبت به اهداف خود حس فوریت داشته باشید، وگرنه دستیابی به آن ها امکان پذیر است.

متاسفانه جاه طلبی افراد اهمیت بیشتری نسبت به اهدافشان دارد. این موضوع باعث شده است نسبت به اهداف خود جدی نباشند و در آینده خود کوتاهی کنند.

بی اهمیت بودن نسبت به آینده از حرکت شما برای رسیدن به اهداف بزرگ جلوگیری می کند. به عنوان مثال: اگر بگویید رژیم هستید و در رستوران نسبت به خوردن یک تکه کیک وسوسه شوید دو گزینه پیش روی شما قرار دارد:

1. الان از خوردن کیک لذت ببرید.
2. به رژیم خود پایبند باشید و در عرض ۳ ماه حس فوق العاده ای تجربه کنید.

مطمئنا خوردن کیک نسبت به تناسب اندام در آینده ارجعیت داده می شود. برای کار کردن روی این موضوع باید روی قوه تصور خود کار کنید، تا آینده برایتان بهتر و مهم تر از امروز باشد.

یا ممکن است در زمان رژیم چنین تصوراتی داشته باشید: من نمی توانم سه تکه پیتزا یا بال سوخاری بخورم، می خواهم کیک شکلاتی را ترک کنم، نباید در رستوران غذا بخورم و..

این نوع تفکرات ذهن افراد را از افکار منفی نسبت به هزینه های رژیم غذایی پر می کند.

برای پیشگیری از این افکار برای پایبندی به رژیم غذایی تلاش کنید. برای این کار باید به فواید آن در آینده فکر کنید. می توانید در ذهن خود تصور کنید: می توانم شلوار جینی که در ۸ سال گذشته نپوشیدم را با بلوز کوچکی که آنلاین خریده ام بپوشم.

مسیر سخت سفر

با هدف های سخت می توانید انگیزه را در خود زنده نگهدارید. افراد توانایی های زیادی دارند، اما به اندازه کافی خود را تحت فشار قرار نمی دهند.

برخی از افراد حتی به اهدافی که توانایی رسیدن به آن را دارند نزدیک نمی شوند.

رویکرد هدف های سخت، باعث ایجاد اهداف بزرگ و ارزشمند می شود، که بهترین موقعیت برای رسیدن به اهداف است.

نکته مهم این است که باید هر چیزی را در این مسیر فدا کنید و توجه خاصی نسبت به اهداف خود داشته باشید.

بر اساس نظر زیست شناس معروف ژان مدینا: اگر مغز به محرک خاصی بیشترین توجه را داشته باشد، اطلاعات بیشتری در مغز باقی می ماند.

در نتیجه هر چه اهداف شما سخت تر باشد، انگیزه بیشتری برای رسیدن به آن ها ایجاد می شود. در چنین موقعیتی شما اهمیت اهدافتان را می دانید، پس بیشتر کار می کنید و احتمال دستیابی به آن ها بیشتر می شود.

یکی از ویژگی های اهداف سخت این است که دستیابی به آن ها دشوار است. البته نه به حدی که غیر ممکن به نظر برسد. گاهی این اهداف باعث ایجاد ترس در افراد می شود. به عنوان مثال به این فکر می کنید که: اگر در هدفم شکست بخورم، خجالت می کشم. با تحلیل این ترس ها متوجه غیر منطقی بودن آن ها می شوید. زمانی که به این درک برسید می توانید از تاثیرگذاری ترس در رسیدن به اهداف خود جلوگیری کنید.

اهداف SMART، به معنای هوشمندانه نیستند!

بسیاری از شرکت ها از اهداف SMART استفاده می کنند، که مخفف کلمات: خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع گرایانه و دارای مهلت است.

این روش کاملا اشتباه است. اهداف واقع گرایانه به قدری سخت نیست که چالش واقعی ایجاد کند.

جان اف کندی پیش از اتمام آن دهه فرود انسان روی ماه و بازگشت سلامت او را در زمین درخواست کرد و این هدف به واقعیت پیوست. فراموش نکنید که اهداف ساده ارزش تلاش کردن را ندارند.

دنبال کردن اهداف سخت

حالا شما هدفی بسیار بزرگ و دشوار برای خود مشخص کرده اید و آماده پیگیری آن هستید. حالا باید تاریخ پایان آن را مشخص کنید. زمانی که تاریخی مشخص می کنید، باید این بازه زمانی را به دو قسمت تقسیم کنید. سپس هر یک از این قسمت ها را به دو قسمت جدید تقسیم کنید. برای هر قسمت برنامه ریزی کنید و هدف های آن را مشخص کنید. این تقسیم بندی را به حدی برسانید تا به یک هفته و یک روز برسد.

در این روش باید هر روز از خود بپرسید که امروز باید چه کارهایی برای رسیدن به اهداف خود انجام دهم. پیگیری کارها مسیری واضح در اختیار شما قرار می دهد. فراموش نکنید دستیابی به اهداف نیازمند توجه، تمرکز و فعالیت روزانه است.

دوست شما باید چنین سوالاتی بپرسد:

چرا به اهداف خود اهمیت نمی دهید؟

چرا الان قصد رسیدن به این هدف را دارید؟

امروز در رسیدن به هدف خود چه قدمی برداشتید؟

چنین سوالاتی باعث تمرکز بیشتر بر هدف می شود و انگیزه بیشتری در شما ایجاد می کند.