خلاصه کتاب حداکثر بهره وری

خلاصه کتاب حداکثر بهره وری

خلاصه کتاب حداکثر بهره وری بهبود نتایج، کاهش ساعات کار (ترجمه کتاب: Extreme Productivity نوشته: رابرت.سی.پوزِن) در چند دقیقه:

چطور و در چه زمای بخوانم؟

حجم کتاب
حجم کتاب

304

زمان مطالعه
زمان مطالعه کتاب

6 دقیقه

میزان تمرکز
میزان تمرکز برای مطالعه کتاب

در مسیر (کم)

نویسندگان
نویسندگان کتاب

رابرت.سی.پوزِن

نکات کلیدی کتاب

  • زمان بسیار با ارزش است.
  • عملکرد خود را بر اساس دستاوردهایتان سنجیده و نه تنها بر مبنای ساعات کاری.
  • برنامه‌ ریزی خود را بازبینی کنید، روی مهم‌ ترین اولویت‌ ها تمرکز نمایید و زمان کمتری را به فعالیت‌ های جانبی اختصاص دهید.
  • وظایف روزمره را بر اساس اهمیت آن‌ ها در رسیدن به اهداف‌ تان مرتب کنید.
  • هنگام مواجهه با حجم زیادی از داده‌ ها، یک فرضیه ابتدایی در مورد نتایج ممکن را تعیین کرده و تحقیقات خود را بر آن اساس برنامه‌ ریزی کنید.
  • هر اقدامی که به شما در نزدیک شدن به هدف‌ تان کمک می‌ کند را یادداشت بردارید.
  • اگر تمایل به تعلل دارید، شخصی را مسئول کنید تا شما را متعهد سازد و یادآوری‌ های لازم را انجام دهد.
  • در مراحل ابتدایی و میانی پروژه، با کیفیت B+ (بالاتر از متوسط) کار کنید. در مراحل پایانی، می‌ توانید به بهبود کارهای انجام شده بپردازید.
  • کاغذ بازی و رویه‌ های اداری را تنها یک بار انجام دهید.
  • برنامه‌ ای دقیق برای روزانه خود تنظیم کرده و به آن وفادار بمانید.

سازمان یافته شوید

برای افزایش بهره‌ وری و سازماندهی زندگی‌ تان، اهداف خود را مشخص و مرتب کنید. زمانی را برای تحقق این اهداف اختصاص دهید. نتایج مطلوب خود را در نظر داشته باشید و با انجام دادن کارهای کم‌ اهمیت، از مسیر اصلی خود منحرف نشوید. از گرفتار شدن در دام کارهای بی‌ پایان و جزئی که مانع دستیابی به اهداف بزرگ‌ ترتان می‌ شوند، پرهیز کنید.

به اهداف خود نظم بدهید

برای سازماندهی بهتر، این شش مرحله را دنبال کنید:

۱- همه چیز را یادداشت کنید

هر فعالیتی که به شما در رسیدن به اهدافتان کمک می‌ کند را ثبت کنید.

۲- کارهایتان را بر اساس افق زمانی، سازماندهی کنید

وظایف خود را بر اساس زمان مورد نیاز برای انجام آن‌ ها دسته‌ بندی کنید. با تعیین اهداف کاری بلندمدت شروع کنید، مانند خرید سهام شرکت در طی ۵ سال آینده. سپس، اهداف میان‌ مدت خود را مشخص کنید، مانند دوبرابر کردن فروش محصول جدید در ۶ ماه تا ۲ سال آینده. وظایف هفتگی مرتبط با این اهداف را نیز فهرست کنید.

۳- اهداف کوتاه مدت خود را رتبه بندی کنید

اهداف خود را در سه دسته قرار دهید:

  • اول: کارهایی که می‌ خواهید انجام دهید.
  • دوم: کارهایی که در آن‌ ها مهارت دارید.
  • سوم: اهدافی که دنیا و شرکت از شما انتظار دارند به آن‌ ها برسید. اهداف خود را بر اساس اهمیت از یک تا ده رتبه‌ بندی کنید.

۴- اهداف بلندمدت خود را رتبه بندی کنید

فعالیت‌ هایی که به شما در دستیابی به اهدافتان کمک می‌ کنند را به عنوان “اهداف توانمندساز” در نظر بگیرید. پروژه‌ های بزرگی که باید انجام دهید و به شما در رسیدن به اهدافتان کمک نمی‌ کنند را به عنوان “اهداف اجباری” بشناسید. این اهداف را نیز بر اساس اهمیت از یک تا ده مرتب کنید.

۵- بررسی کنید زمانتان چگونه می گذرد

تعیین کنید که چه مقدار از وقت خود را به انجام دادن وظایف روزمره و الزامات شغلی اختصاص می‌ دهید. آیا میزان زمانی که به کارهایتان می‌ پردازید در مقایسه با سایر فعالیت‌ ها بیشتر است؟ سه فعالیتی که بیشترین زمان را از شما می‌ گیرند کدامند؟ آیا برنامه هفتگی‌ تان در طول سال دچار تغییرات زیادی می‌ شود؟

۶- عدم تطابق بین اولویتها و زمانی که صرف کرده اید را مشخص کنید

یک لیست سلسله مراتبی از وظایف خود ایجاد کنید و وظایف با اولویت بالا را در ابتدای آن قرار دهید. برای هر کار مهلتی مشخص کنید. وظایف با اولویت پایین‌ تر را با زمان‌ بندی تقریبی و بدون تاریخ معین فهرست کنید. لیست وظایف خود را به طور مداوم به‌ روزرسانی کنید، اما مراقب باشید که بیش از حد طولانی نشود.

با تمرکز بر نتایج تحقیق کنید

تحلیلگران اغلب با مقادیر زیادی از داده‌ ها سر و کار دارند. کسانی که برنامه‌ ریزی منظم برای مدیریت داده‌ ها ندارند، ممکن است وقت خود را صرف جزئیات بی‌ اهمیت کنند. برای جلوگیری از این مشکل رایج، بر هدف نهایی مطلوب خود متمرکز شوید.
نتایج اولیه و آزمایشی را تعیین کنید تا به عنوان راهنمایی در میان داده‌ های فراوان عمل کند و به شما کمک کند تا اطلاعات با ارزش را از جزئیات بی‌ اهمیت و مسائل جانبی جدا کنید. این مسائل ممکن است فریبنده باشند و شما را به مسیرهای تحقیقاتی ناکارآمد هدایت کنند.
هنگامی که تحقیقات خود را شروع می‌ کنید، به دقت به موضوعات مهم و مسائل و راه‌ حل‌های احتمالی آن‌ ها فکر کنید و آن‌ ها را به ترتیب اهمیت مرتب کنید. این کار به شما کمک می‌ کند تا گزارش خود را از یک خلاصه ساده به یک تحلیل عمیق تبدیل کنید.
به جای اینکه از قبل فرض کنید که تمام داده‌ هایتان باید از یک فرضیه مشخص پشتیبانی کنند، نتایج خود را به صورت فرضیه‌ هایی درآورید که در نهایت آن‌ ها را تأیید یا رد می‌ کنید.

همگام با پیشرفت در تحقیقات، فرضیه‌ های خود را بازبینی و تصحیح کنید. اگر به داده‌ ها اجازه دهید که راهنمای شما باشند و به آن‌ ها با ذهنی باز نگاه کنید، می‌ توانید نشانه‌ های حاصل از تحقیق را که شما را در مسیر درست هدایت می‌ کنند، شناسایی نمایید.

آماده باشید تا فرضیه‌ های آزمایشی خود را اصلاح کنید. همزمان با پیشرفت کار و کسب اطلاعات بیشتر در مورد موضوع، به طور مداوم آن‌ ها را ارزیابی کنید. نسبت به پروژه تحقیقاتی خود بی‌ توجهی نکنید. برای هر مرحله از تحقیق، ضرب‌ الاجل‌ هایی تعیین کنید و هرگاه کاری را در زمان مقرر به اتمام رساندید، به خود پاداش دهید.

اگر پروژه تحقیقاتی بزرگی در دست دارید، آن را به بخش‌ های کوچکتر تقسیم کنید. هر یک از این بخش‌ ها را به ترتیب انجام دهید و برای هر کدام، مهلتی در نظر بگیرید که با زمان نهایی کل پروژه هماهنگ باشد. از حواس‌ پرتی دوری کنید و تمرکز خود را حفظ نمایید. اگر برای ماندن در مسیر دچار مشکل شدید، ترتیبی دهید که یک همکار یا ناظر شما را ملزم به دنبال کردن اهداف پروژه کند.

پیشرفت خود را بر اساس نتایج به‌ دست آمده ارزیابی کنید، نه بر اساس زمان صرف شده برای کار. این رویکرد ممکن است با فرهنگ یا سنت‌ های سازمان شما مغایرت داشته باشد، به‌ ویژه در شرکت‌ هایی که به صورت ساعتی پرداخت می‌ کنند. علاوه بر این، بسیاری از سازمان‌ ها به جای پاداش دادن به کارایی، نگران «زمان حضور فیزیکی» هستند؛ یعنی ساعاتی که در محل کار سپری می‌ شود. چنین اولویت‌ هایی، هرچند که به شدت ریشه‌ دار هستند، اما کارآمد نیستند. افراد تحت نظارت خود را بر اساس نتایج کاری‌ شان ارزیابی کنید، نه بر اساس ساعات حضورشان در محل کار.

همه حواس خود را به کارتان معطوف کنید

در هر فعالیت فکری، خطر پرداختن به مسائل فرعی و اتلاف وقت برای کارهای جانبی به جای موضوعات اصلی وجود دارد. زمان خود را صرف تکمیل کارهای ابتدایی نکنید. در مراحل اولیه و میانی پروژه‌ ها، کارها را در سطح B+ انجام دهید.

پس از اتمام کل پروژه، به تصحیح، ویرایش و بازنویسی آن بپردازید تا کارهای B+ را به سطح A+ برسانید. زمان بسیار ارزشمند است. برای تمامی امور اداری، از قانون اُوهایو پیروی کنید: «آن را تنها یک بار انجام دهید». ایمیل‌ های خود را در زمان‌ های معینی بررسی کنید و در هر زمان به آن‌ ها رسیدگی نکنید. چند کار را تنها زمانی با هم انجام دهید که منطقی باشد؛ برای مثال، هنگام جلسه با مشتریان، ایمیل‌ ها را چک نکنید.

یک روش هوشمندانه برای انجام چند کار همزمان، انجام دادن کارهای کوچک است؛ مانند گوش دادن به یک کنفرانس تلفنی یا بررسی ایمیل‌ ها در حالی که کار دیگری را که نیاز به تفکر ندارد، انجام می‌ دهید. به عنوان مثال، هنگام صرف ناهار پشت میز کار، ایمیل‌ ها را به طور اجمالی بررسی کنید.

اگر ناظر هستید، به جزئیات بیش از حد توجه نکنید. این کار می‌ تواند باعث نارضایتی تیم شود و معمولاً ناکارآمد است. اگر سیاستی برای شرکت خود تعیین می‌ کنید، سعی کنید کاغذبازی را به حداقل برسانید. از قوانینی که روند کار را کند می‌ کنند، دوری کنید.

روال عادی مناسبی را تعریف کنید

برای حفظ نظم در برنامه‌ ریزی روزانه، از تقویم استفاده کنید. تقویم‌ ها در انواع مختلفی موجود هستند، اما یک تقویم کارآمد باید دو ویژگی داشته باشد: اول، باید تمام وظایف و ملاقات‌ های شما را به گونه‌ ای نشان دهد که هدف و اهمیت هر یک را درک کنید. دوم، باید قابل حمل باشد تا همیشه آن را همراه داشته باشید، چه به صورت کاغذی و چه الکترونیکی. انعطاف‌ پذیر باشید و روزهای خود را با فعالیت‌ های پشت سر هم پر نکنید. دو برهه زمانی ۳۰ دقیقه‌ ای برای تفکر و برنامه‌ ریزی در نظر بگیرید و زمانی را برای استراحت اختصاص دهید. یک برنامه روزانه منظم داشته باشید و هر روز در ساعت مشخصی بیدار شوید، غذا بخورید و بخوابید.

سفرهای کاری نباید روال عادی شما را مختل کنند. تمام جزئیات سفر، از جمله رفت و برگشت به فرودگاه را از قبل برنامه‌ ریزی کنید. یک چک‌ لیست کامل برای سفر تهیه کنید و بر اساس اهدافی که از سفر دارید، یک برنامه روزانه دقیق و جزئی ترتیب دهید. با بار کم سفر کنید.

جلسات

جلسات می‌ توانند به بهبود بهره‌ وری کمک کنند، اما بسیاری از آن‌ ها بی‌ فایده و وقت‌ گیر هستند. جلسات تکراری را کاهش دهید و هرگز برای ارائه اطلاعات جدید، جلسه تشکیل ندهید؛ به جای آن از ایمیل یا ویدیوکنفرانس استفاده کنید. اگر نیاز به برگزاری جلسه دارید، تعداد شرکت‌ کنندگان را به حداقل برسانید. جلسات باید ۶۰ دقیقه یا کمتر طول بکشند و نباید از ۹۰ دقیقه تجاوز کنند. برای هر بخش از دستور جلسه زمان مشخصی را تعیین کنید و به آن پایبند باشید. برای کاهش تعداد جلسات، حداقل یک روز کاری در هر ماه را بدون برگزاری جلسه سپری کنید.

خواندن، نوشتن و صحبت در جمع

تحلیلگران اغلب با مقادیر زیادی از مطالب مکتوب سر و کار دارند. برای درک بهتر، ساختار کتاب‌ ها، مقالات، یا گزارش‌ هایی که مطالعه می‌ کنید را شناسایی کنید. فهرست مطالب می‌ تواند بینش خوبی در مورد موضوعات کتاب ارائه دهد. برای آشنایی با محتوای کتاب، مقدمه و خلاصه را مطالعه کنید و به عناوین فصل‌ ها دقت نمایید. مهارت خواندن اجمالی را توسعه دهید؛ به جمله اول یا دو جمله اول هر پاراگراف توجه کنید. راز خوانندگی موفق در خواندن کلمات کمتر با دقت بیشتر است.

زمانی که نوشتن مطلبی را آغاز می‌ کنید، افکار خود را سازماندهی کنید. از روش طوفان فکری برای تولید ایده‌ ها استفاده کنید، سپس ایده‌ ها را دسته‌ بندی و منظم کنید. هر مقاله باید شامل مقدمه، بدنه و نتیجه‌ گیری باشد. مقدمه باید موضوع را معرفی کرده و چارچوبی برای مطالب بعدی فراهم کند. بدنه را با عناوین فرعی تقسیم‌ بندی کنید تا خواننده را راهنمایی کند. هر پاراگراف را با جمله‌ ای آغاز کنید که محتوای آن را مشخص کند و از جملات کوتاه برای وضوح بیشتر استفاده کنید. نتیجه‌ گیری نباید تنها خلاصه‌ ای باشد، بلکه باید به نکات کلیدی اشاره کرده و پیشنهادات مفیدی ارائه دهد.

قبل از ارائه سخنرانی، مخاطبان خود را بشناسید. سخنرانی باید مانند یک نوشتار، دارای مقدمه، بدنه و نتیجه‌ گیری باشد. سخنرانی خود را با دقت طراحی کنید. با یک شوخی یا لبخند شروع کنید و موضوعاتی که قصد پرداختن به آن‌ ها را دارید مشخص کنید. در بدنه، یک مشکل را مطرح کرده، تحلیل خود را ارائه دهید و راه‌ حلی پیشنهاد کنید یا در مورد موضوعی صحبت کنید، دیدگاه خود را بیان کنید و روش جدیدی برای تفکر در مورد آن موضوع پیشنهاد دهید. هدف از سخنرانی، موافقت مخاطبان با دیدگاه شما است. برای تأثیرگذاری، از داستان‌ های واقعی استفاده کنید و سخنرانی خود را با احساسات به پایان برید. هرچه آمادگی بیشتری داشته باشید، کمتر دچار استرس خواهید شد. قبل از سخنرانی، زودتر به محل مورد نظر بروید.

مدیریت هوشمندانه

مدیران برجسته به تیم خود اعتماد و اختیارات لازم را می‌ دهند. اهداف پروژه را روشن کنید، تیم خود را به خوبی آگاه سازید و به آن‌ ها اجازه دهید که مسئولیت‌ های محول شده را به طور مستقل انجام دهند. به اعضای تیم اختیار دهید تا بتوانند در حوزه کاری خود صاحب‌ نظر باشند. افرادی را استخدام کنید که توانایی مقابله با چالش‌ ها را داشته باشند. در جریان مصاحبه‌ های شغلی، از نامزدها بخواهید تا داستان‌ های شخصی و موفقیت‌ های حرفه‌ ای خود را بازگو کنند. از آن‌ ها بخواهید تا در مورد مسائل مهم برایشان به طور مفصل صحبت کنند تا بتوانید نحوه تفکرشان را ارزیابی کنید. افراد با استعداد را به جای افراد تنها با تجربه استخدام کنید.

مدیریت رئیس خود را با همان دقتی که برای هدایت تیم خود به کار می‌ برید، انجام دهید. اطمینان حاصل کنید که دقیقاً می‌ دانید رئیس شما چه انتظاراتی دارد و چگونه می‌ توانید به اهداف دست یابید. به طور مداوم درخواست بازخورد کنید و با روش‌ های ترجیحی رئیس‌ تان ارتباط برقرار کنید، چه از طریق جلسات خصوصی، ایمیل، ویدیوکنفرانس یا تلفن.

با سبک مدیریتی رئیس‌ تان هماهنگ شوید. وفاداری خود را به او نشان دهید و از اختلافات دوری کنید. اگر لازم است در مواردی از خواسته‌ های رئیس‌ تان استثنا قائل شوید، این کار را به شکلی بی‌ طرفانه انجام دهید و بر راه‌ حل‌ ها و روش‌ های بهبود کار تمرکز کنید، نه بر فرد. به مقام و اقتدار رئیس‌ تان احترام بگذارید.

برنامه ریزی یک شغل

اگر به تازگی کار جدیدی را آغاز کرده‌ اید، به توانایی‌ های اصلی و فعالیت‌ های مورد علاقه‌ تان فکر کنید. اگر سال‌ هاست که در یک حوزه کار می‌ کنید، از خود بپرسید که آیا می‌ خواهید در همان مسیر ادامه دهید یا به دنبال تجربه‌ ای جدید هستید. در خودتان سرمایه‌ گذاری کنید و برای کسب دانش و مهارت‌ های جدید، در دوره‌ های آموزشی شرکت کنید. انتخاب هر مسیر شغلی نیاز به برداشتن قدم‌ های متعدد دارد و هر قدم می‌ تواند تغییراتی را به همراه داشته باشد. تغییر را نه تنها بپذیرید بلکه آن را به عنوان فرصتی برای رشد در آغوش بکشید. از آخرین تحولات باخبر باشید و در صورت امکان، برای بهره‌ برداری از این پیشرفت‌ ها تمرین کنید. همیشه اهداف بلندمدت خود را مد نظر داشته باشید و به گونه‌ ای عمل کنید که شغلتان شما را به سمت آینده‌ ای هدایت کند که در آن هم در محیط کار و هم در خانه احساس رضایت و خوشبختی کنید.

حرف دل کاربران (0)

از فرم زیر میتوانید حرف دل خودتان را در مورد این پست ثبت کنید