خلاصه کتاب لیدر شیفت

خلاصه کتاب لیدر شیف

خلاصه کتاب لیدر شیفت “۱۱ تغییر حیاتی که هر رهبری باید با آغوش باز پذیرا شود” (ترجمه کتاب: Leader Shift نوشته: جان سی مکسول) در چند دقیقه:

چطور و در چه زمای بخوانم؟

حجم کتاب
حجم کتاب

خلاصه کتاب

زمان مطالعه
زمان مطالعه کتاب

10 دقیقه

میزان تمرکز
میزان تمرکز برای مطالعه کتاب

در مسیر (کم)

نویسندگان
نویسندگان کتاب

جان سی مکسول

نکات کلیدی کتاب

  • امروزه همه چیز با سرعتی بیشتر از گذشته پیش می‌ رود و تغییر، جزء جریان جدید جهان است.
  • همواره تئوری های مدیریت در ابهام قرار داشته اند؛ از همین رو امروزه تاکید بیشتر بر تئوری و تکنیک های رهبری است.
  • رهبر باید انعطاف‌ پذیر باشد و بلافاصله با تغییرات سازگاری یابد.
  • رهبر می بایست زیرکانه با شرایط نامشخص روبه رو گردد.
  • تحول رهبر، اصلی‌ ترین مبحث در مدیریت تغییر است؛ البته تغییراتی هدفمند و پویا که بر سازمان و کارکنان تاثیر مثبت داشته باشند.
  • افراد دارای ذهنی باز، عاشق تغییر، نوآوری و علاقمند به ایده های جدید؛ روش رهبری خود را متحول می کنند.
  • هفت تمرین رهبری شامل: یادگیری مداوم، مواجهه شجاعانه با عدم قطعیتها و آینده نگری را بصورت مرتب انجام دهید.
  • رهبران باید همیشه به دنبال فرصت‌ هایی باشند تا چیزهای جدیدی یاد بگیرند.

رهبر باشید، نه مدیر

در دهه ۱۹۷۰، تقاضای زیادی برای مدیریت و نه رهبری در دنیای کسب و کار وجود داشت. با این همه؛ در اوایل دهه ۱۹۹۰، کتاب های حوزه رهبری در تیراژ بالا در کتابفروشی ها قرار گرفتند.

خوانندگان به سرعت دریافتند که تغییرات در دنیای کسب و کار به شدت افزایش یافته و پیچیده‌تر شده است. تغییرات سریع دلیل اصلی دشواری در برنامه ریزی و مدیریت بهتر شده است. از همین رو نیاز سازمان ها به رهبران نوآور بیشتر گردید.

در زمان‌ هایی که شرایط سازمانی پایدار و قابل پیش‌بینی هستند، تئوری‌ های مدیریت کاربرد دارند؛ اما در دنیای امروز که تغییرات پی‌ در پی رخ می‌ دهند، نقش رهبری به عنوان یک عامل بسیار حیاتی بیشتر از مدیریت معمولی است.

اریک جی. مکنالتی، مدیر تحقیقات در موسسه ملی تربیت رهبران، توضیح می‌ دهد که سیستم‌ های مدیریتی بر اساس این فرضیه هستند که که ورودی‌ های مشابه نتایج مشابه تولید می‌ کنند؛ اما در حال حاضر، مسائلی که قبلاً به سادگی قابل تعیین بودند، به موارد پیچیده و پراز تغییرات متغیر تبدیل شده‌اند.

در این محیط پویا، رهبران با انعطاف و توانایی سازماندهی، بهتر از تئوری‌ ها و روش‌ های مدیریتی سنتی عمل می‌ کنند.

سازگاری

رهبران آینده باید دارای سه ویژگی کلیدی باشند: توانایی الهام‌ بخشی به کارکنان، توانایی کار با فرهنگ‌ های متنوع و تسهیل تغییرات. این ویژگی‌ ها به یک ویژگی حیاتی دیگر، به نام “سازگاری” نیز وابسته هستند.

سازگاری به معنای توانایی تغییر و تطابق با شرایط جدید است. به عنوان مثال: هنگامی که آب به شکل ظرف خود تغییر می‌ یابد، نمونه‌ ای از سازگاری طبیعی را به ما نشان می‌ دهد.

رهبران سازگار از رویکردهای گذشته پیروی نمی‌کنند. آنها شجاع اند و اعتماد به نفس بالایی دارند و وارد مسیرهای جدید شده و روش های جدید را امتحان می کنند.

تحقیقات اخیر از سوی مؤسسه‌ های معتبر نشان می‌ دهد که افرادی که دارای سازگاری و انعطاف هستند و توانایی مدیریت تغییرات و عدم قطعیت را دارند، تا ۹۱ درصد از نیروهای کاری آینده را تشکیل می‌ دهند.

سرعت العمل

یوزپلنگ‌ ها بسیار پرسرعت هستند؛ اما تنها این ویژگی او را به شکارچی مرگبار تبدیل نکرده است؛ بلکه چابکی خاص یوزپلنگ است که او را معروف و مثال زدنی کرده است.

یوزپلنگ توانایی دارد که با یک گام فقط به سرعت ۱۵ کیلومتر در ساعت برسد و با حرکات نیرومند و سریع، به آسانی مسیر خود را تغییر داده و همچنان متمرکز بر روی هدف خود باقی بماند.

رهبران جدید نیز باید به همان اندازه چابک باشند تا بتوانند به سرعت با شرایط جدید سازگار شوند. رهبران چابک باید توانایی سریع تطابق با محیط کسب و کار پرتنشی و پر از نوسان را داشته باشند تا بتوانند به عملکرد موفق در این محیط ناپایدار دست یابند.

رهبران سازگار از تغییرات نه تنها نمی‌ ترسند؛ بله در مسیر باقی می مانند و استراتژی‌ های جدید را اجرا می‌ کنند. اگر یک تاکتیک مشخص جواب نداد، بلافاصله به تاکتیک دیگری روی می‌ آورند.

تحول رهبر

در سیستم‌ های قدیمی مدیریت، رهبران عموماً برنامه‌ های بلندمدتی به مدت ۱۰ سال، برنامه‌ های میان‌ مدتی به مدت ۵ سال و برنامه‌ های کوتاه‌ مدتی به مدت ۲ سال طراحی می‌ کردند.

اما در دنیای امروز، برنامه‌ های بلندمدت نمی‌ توانند بیش از ۲ سال را پوشش دهند

تغییرات سریع در عصر جدید منجر به ایجاد شکلی جدید از رهبری و نسل جدیدی از رهبران شده است که هفت تغییر اساسی در روش‌های رهبری خود ایجاد کرده‌اند:

۱- مدام در حال یادگیری مطالب جدید، دور ریختن مطالب قدیمی و آموزش مجدد هستند.

در عصر تغییر هستیم و دانش روز به روز در حال تغییر است و مدام باید خود را به روز کنید. رهبران نیز باید مطالبی که در گذشته آموخته اند را جایگزین موارد جدید نمایند.

۲- برای دیروز ارزش قائل اند؛ اما با این حا در لحظه زندگی می کنند.

بیب راث، ستاره بیسبال سخنی دارد: “گل دیروز باعث برد امروز نمی شود.” تمرکز خود را بر روی چالش‌ های فعلی قرار دهید، نه دستاوردهای گذشته.

۳- سریع هستند؛ اما زمانبندی صحیح هم دارند.

با توجه به یک ضرب‌ المثل قدیمی: یک روز خاص وجود دارد که بهترین زمان برای خوردن گلابی است. اگر گالبی را یک روز زودتر یا دیرتر بخورید، از طعم استثنایی آن لذت نخواهید برد. زمانبندی در اینجا امری بسیار مهم است.

۴- تصویر بزرگ را می بینند و این تصویر همچنان بزرگتر می شود.

هر چقدر بیشتر در مورد یک موضوع بدانید، متوجه می‌ شوید که هنوز باید اطلاعات جدید بسیاری را درباره آن موضوع به دست آورید. این پروسه را “یادگیری چند لایه” نام می‌ دهند.

۵- در امروز زندگی می کنند؛ اما به فردا هم فکر می کنند.

شما نه تنها امروز رهبر نیستید؛ بلکه در آینده نیز، تا روزها، هفته‌ ها، ماه‌ ها، سال‌ ها و حتی دهه‌ های پیش رو نیز رهبر خواهید بود. با این آگاهی، باید برنامه‌ ریزی مناسبی انجام دهید و آماده باشید.

۶- در میان عدم قطعیت شجاعانه پیش می روند.

رهبران برای مواجهه با عدم قطعیت‌ ها و موفقیت در وظایف و مسئولیت‌ های خود باید از انجام کارهای خود لذت ببرند و به اصطلاح عاشق این کار باشند.

بتی بِندر، رئیس سابق اتحادیه اداره و مدیریت کتابخانه ها معتقد است: “هرکاری که انجام دادم و به سرانجام ارزشمند از آب درآمد، در ابتدا مرا تا سرحد مرگ ترسانده بود.”

۷- می دانند شرایط عالی امروز جوابگوی چالش های فردا نیست.

برای دستیابی به موفقیت در رهبری، لازم است که به‌طور مداوم مهارت‌ های خود را توسعه دهید. با توجه به تغییرات سریع در جهان امروز، راهکارهایی که در گذشته کارآمد بودند، ممکن است در آینده تاثیرگذار نباشند. به عبارت بهتر، باید برنامه‌ریزی جامعی برای بهبود مهارت‌ های خود داشته باشید.

۱۱ تغییر در روش رهبری

به منظور تبدیل شده به یک رهبر مؤثر و کارآمد نیاز است که بصورت کاملا آگاهانه در شیوه رهبری خود، تغییراتی بوجود آورید.  هر مقدار پیشرفتی که به‌عنوان یک رهبر حاصل می‌ کنید؛ نتیجه تغییر در تفکر، عمل، و روش رهبری شما است. شما می‌ توانید این یازده تغییر اساسی که در ادامه بیان می شود را در شیوه رهبری خود اعمال کنید:

۱- از تکروی به هدایت جمع برسید: تغییر در تمرکز

به عنوان یک رهبر، شما باید از یک فرد تنها و موفق به یک فردی تبدیل شوید که توانایی برنامه‌ ریزی و هدایت کارهای دیگران را دارد. باید اطمینان حاصل کنید که تمام اعضای تیم شما بالاترین سطح کارآیی و بهره‌ وری را دارند. هر کاری که از شما بر می‌ آید را انجام دهید تا آنها نیز در حرفه خود پیشرفت کنند.

۲- از هدفگذاری به رشد برسید: تغییر در بهبود فردی

هدفمند بودن به تنهایی دارای ارزش است؛ اما اینکه در مسیر تحقق اهداف خود تلاش و رشد فردی نمایید، ارزش بیشتری دارد. بهبود شخصیت و رشد فردی حتی از پیشرفت در کار نیز اهمیت بیشتری دارد. در کنار توسعه فردی خود، به ترقی کارمندان و شرکت خود نیز بیاندیشید.

۳- از تامین هزینه به ارزش سازی برسید: تغییر در هزینه ها

بسیاری از افراد آرزو دارند به عنوان رهبران شناخته شوند، اما اغلب دلایل اشتباهی برای این کار دنبال می‌ کنند. آنها به دنبال قدرت و کنترل هستند، اهدافشان بیشتر به جذب منافع شخصی تا اینکه به عنوان رهبر به فکر کمک به بقیه باشند.

رهبران واقعی به جای تمرکز بر تأمین نیازها و هزینه‌ های خود، به کمک و الهام‌ بخشی به دیگران فکر می‌ کنند. آنها از طریق کمک به دیگران خود انگیزه می گیرند.

۴- به جای خشنود کردن مردم، آنها را به چالش بکشید: تغییر در ارتباطات

آیا اگر کسی از شما خوشش نیایید؛ سعی می‌ کنید خودتان را تغییر دهید تا او را جذب کنید؟ این رویکرد مناسبی برای رهبری نیست. به عنوان یک رهبر، وظیفه‌ تان این است که به مدیریت و رهبری مشغول باشید؛ نه به دنبال دوستیابی! نمی‌ توانید همه را راضی و خوشحال نگه دارید؛ بنابراین تلاش بی‌ فایده‌ای نیست. به جای آن، باید کارمندان خود را به چالش بکشید تا به بهترین نسخه‌ خود تبدیل شوند.

۵- از حفظ شرایط موجود به خالقیت برسید: تغییر در روشها

سنت، قدرتی عظیم دارد. رهبران به طور طبیعی به حفظ سنت‌ ها و پایبندی به عقاید گذشته تمایل دارند؛ اما در دنیای امروز، همه افراد به دنبال نوآوری هستند، نه حفظ وضعیت کنونی. رهبران جدید باید از خود بپرسند: “چرا این کار را با شیوه‌ ای متفاوت تر انجام ندهم؟” این سوال و این نگرش تفکر ایجاد خلاقیت است و نه خفظ وضعیت موجود.

۶- به جای بالا رفتن از نردبان، نردبان بسازید: تغییر در تولید افراد مشابه

اگر پیشرفت در شرکت را نردبان در نظر بگیریم؛ همه افرادی که از نردبان شرکت بالا می روند این سوال را می پرسند که: “چقدر می توانم بالا بروم؟” رهبران آگاه می دانند که ارزش زندگی چیزی فراتر از صعود از نردبان است و از همین رو همیشه در تلاشند تا دیگران را به بالای نردبان برسانند. رهبران باید به رهبر نردبان ساز تبدیل شود. باید کمک کنند تا دیگران نیز از نردبان بالا بروند. آنها همچنین باید با افزایش طول نردبان به تربیت افرادی بپردازند که خود در آینده به نردبان ساز تبدیل شوند.

۷- از مدیریت به ارتباط سازی برسید: تغییر در روابط

در گذشته، رهبری بیشتر به عنوان یک روش سلطه‌ جویانه و متکبرانه برای هدایت دیگران بود؛ اما اکنون، تمرکز رهبری بر ایجاد ارتباط با دیگران است، نه فقط بر هدایت آنها. رویکرد جدید در رهبری به تشویق مشارکت و توانمندسازی افراد متمرکز است. رهبران به نظرات زیردستان گوش می‌ دهند. اگر از افراد سوالات بپرسید، می‌ توانید به یک رهبری کارآمدتر  تبدیل شوید.

۸- از تیم یکدست به تیم متنوع برسید: تغییر در پیشرفت

مجله هاروارد بیزنس ریویو تیم را اینگونه تعریف می کند: “افرادی با مهارت های مکمل یکدیگر، می دانند که به یک هدف مشترک تعهد دارند.”

رهبران بزرگ دنیا در جریان این ویژگی هستند و ارزش آن را می دانند و از همین رو در تیم های جهانی این وجه تشابه وجود دارد. و تنوع دیده می شود.

۹- از قدرت شغلی به قدرت خالقی برسید: تغییر در قدرت

موقعیت شغلی شما به تنهایی نمی‌ تواند به اثرگذاری شما به عنوان یک رهبر کمک کند. به جای تلاش برای به دست آوردن قدرت از طریق جایگاه؛ باید سعی کنید تا قدرت اخلاقی خود را تقویت کنید. در قدرت اخلاقی، ارزش رهبر به اساس شخصیت او مرتبط است، نه به موقعیت او!

۱۰- از رهبر آموزش دیده به رهبر تحول ساز برسید: تغییر در اثرگذاری

تبدیل شدن از یک رهبر آموزش‌ دیده به یک رهبر تحول ساز، می تواند بزرگترین تغییر و چالش در زندگی شغلی شما باشد. آنها به افراد زیر دست خود انگیزه می دهند تا بزرگتر فکر کنند، به دنبال یادگیری باشند و آنها را برای دستیابی به بهترین نسخه‌ خودشان ترغیب می‌ کنند.

۱۱- از شغل به عشق برسید. تغییر احساسی

تحقیقات نشان می‌ دهد که افراد در هر شغل و در هر سطحی به یکی از سه گروه زیر تعلق دارند:

  • آنهایی که تنها کار انجام می‌ دهند.
  • آنهایی که شغلی دارند.
  • آنهایی که عاشق کارشان هستند.

قطعاً همه ما دوست داریم در گروه سوم باشیم، اما برای پیدا کردن شغل و کار محبوب خود، باید دیدگاهی بلندمدت داشته باشیم. باید با اطرافیان خود در مسیری مثبت حرکت کنیم، زیرا این افراد از ما به عنوان میراث باقی می مانند. رهبران بزرگ می‌ فهمند که اثرگذاری آنها، به تربیت و رشد اطرافیان و کارکنان شان بستگی دارد.

حرف دل کاربران (0)

از فرم زیر میتوانید حرف دل خودتان را در مورد این پست ثبت کنید