نگارش سریع متن؛ روشی برای مقابله با سختی نگارش

نگارش سریع متن,نگارش سریع محتوا,نوشتن سریع متن

نگارش سریع متن را می خواهم باهم یاد بگیریم. مسئله ای که برای بسیاری از تولیدکنندگان محتوا عذاب الهی محسوب می شود و همیشه برای نوشتن دچار سردرگمی و عذاب هستند. این آموزش را با جمله ای از شاعر انگلیسی شروع می کنم.

تا وقتی آن چیزی را می گویم که می بینم، چطور می توانم بدانم به چه چیزی فکر می کنم؟

دبلیو اچ آدن

نگارش سریع متن,نگارش سریع محتوا,نوشتن سریع متن

ویستن هیو آودن [به اختصار دابلیو. اچ. اودن] شاعر انگلیسی-آمریکایی است که در شهر یورک انگلیس متولد شد و سپس شهروند آمریکا شد. آودن از سوی بسیاری به عنوان یکی از سرشناس‌ترین شاعران و نویسندگان قرن بیستم شناخته می‌شود، او به سبب اسلوب و دستاوردهای فنی‌ و تعاملات سیاسی، اخلاقی، عشقی و دینی در انواع مختلف از فرم و محتوا شناخته می‌شود.

 

پرفسور، در داستان مصور کفش (shoe) اثر جف مک نلی می گوید: «مافی، نگارش آسان است.» «ابتدا باید مطمئن شد که به میزان کافی کاغذ، خودکارهای روان، نوار دستگاه تایپ دارید. بعد با خیال راحت به میز تکیه داده و برگهای را در دستگاه تایپ بگذارید و به آن خیره شوید تا وقتی که قطردهای خون در پیشانی تان ظاهر شود»

 

نگارش نیازی به پیشانی ای خونین و این همه مشقت شما ندارد. صرفا، برگه ساده و تصویری خالی همان چیزی است که منجر به دلواپسی و اضطراب شما می شود، پس آن را با کلمات پر کنید. بهترین راه حل برای این وقفه نویسنده، نگارش است.

نوشتن سریع متن، یک درمان لحظه ای و فوری را برایتان فراهم می کند. به یاد داشته باید که کلید نگارش به صورتی روان، همان جداسازی نگارش از ویرایش است. نگارش سریع یعنی اجازه دهید که کلمات بدون وقفه برای انتقاد یا اصلاح یا چیدمان مجدد فوران کنند و این یک روش قابل اعتماد برای حفظ این دو کارکرد به صورتی جداگانه است.

وقتی شما همزمان ویرایش کرده و می نویسید، نتیجه اغلب یک فاجعه است: یک فاجعه برای شما به عنوان نویسنده و در نهایت فاجعه ای برای خواننده شما می باشد.

بخشهای بنفش رنگ روی کاغذ نوشته شده، حاکی از خودکار محدود نشده (نگارش سریع و متن بدون ویرایش دارد. برگردید و مجدد ویرایش کنید. بعد، همان زمانی است که شما بخش قدرت منطقی متوالی خود را دعوت می کنید تا به جلو بیاید و تمامی تکنیکهای دستور زبان و ساختار خوب را که از زمان آغاز روزهای مدرسه تان تمرین کرده اید به کار ببندد.

نگارش سریع، گاهی نگارش بی وقفه یا نگارش آزاد است. همانطور که تمامی این نام ها بیان می کنند، این یک روش نگارش در حالتی سیال و روان و بدون توقف برای خوانش مجدد به منظور ارزیابی است. این یک روش برای نگه داشتن کالیبان در یک گوشه است، در حالی که به آریل آزادی کامل دهیم تا از بخشی از بهترین ایده های خلاقتان به بهترین نحو با بهترین نتیجه بهره ببرد.

 

نوشتن سریع محتوا,نگارش سریع متن,نگارش سریع محتوا

اگر شما تا به حال در جلسه طوفان فکری با گروهی از مردم بوده اید، پس قدرت و انرژی خلاقی را می شناسید که از بیرون ریختن ایده ها بر روی میز با حالتی بدون ترس حاصل میشود که مبادا فردی به شما پاسخی بد داده یا به شما بخندد. اغلب بذر ایدهای بزرگ و کاربردی در دل ایدهای پوچ و بی ارتباط، نهادینه شده است.

جزء اصلی برای طوفان فکری که ما سالهای قبل آن را دریافته ایم، این است که باید بدون قضاوت باشد. هر کسی در گروه می تواند ایده های غیر محتمل و غیر منطقی را بدون ترس از سرکوفت زده شدن و یا تحقیر شدن بیان کند.

ماهیت جریان آزاد و بی پایان این تبادل، فضایی را خلق می کند که ایده های خوب در آن تولید می شود؛ در واقع برخی ایدهها زاده این امر است که من ضمانت می کنم هرگز چیزی را که گروه بر رویش اصرار ندارد تا وقتی که بعدها ارزش نهایی اش را دریابند، برملا نکنم.


بنابراین نگارش سریع، مشابه یک کنفرانس شخصی و طوفان فکری برای فرد است. تمامی ایده ها را بر روی میز بریزید و به عضو نقادانه هیئت داوری بگویید که نظراتش را به تعویق بیاندازد و سکوت کند و نظراتش را حداقل در این زمان برای خودش نگه دارد.

به خودتان اجازه دهید که تا برخی موارد ناخوشایند را همانند هر آنچه که از ذهنتان بیرون می آید بنویسد. شما از کیفیت بخش های خوب شگفت زده خواهید شد.

 

پرورش دادن ذهن (کود دادن به ذهن)

وقتی به خودتان اجازه می دهید تا هر مورد کم اهمیت و زباله ای را بنویسید، شبیه این است که توده ای از کمپوست را در حیاط پشتی داشته باشید. ممکن است کمی بوی ناخوشایند داشته باشد و حتی به نظر تهوع آور باشد اما یک محیط غنی برای برخی مواد مهم را به منظور رشد فراهم می کند.

نوشتن سریع متن,نوشتن سریع محتوا,نگارش سریع متن

یکی از شاگردانم در این کلاس ها، تنها چند خط از شعری را قبل از حضو در کارگاه من نوشته بود. ۶ ماه بعد، وی به حدی شعر نوشته بود تا بتواند مجموعه شعری را چاپ کند.

وی برایم یک نسخه از مجموعه اش فرستاد: وقتی جمله اهدایی اش را خواندم متحیر و متاثر شدم: «این کتاب را به هنریت آنه کلاسر تقدیم می کنم فردی که ابتدا به من اجازه داد تا موارد کم اهمیت را بنویسم و این شامل تمام آن چیزی می شود که من حتی باور ندارم.»

ما فشاری ماورایی را بر روی خودمان و حتی بر روی افراد بزرگ و مشهور گذاشته ایم، تا همواره به صورتی عالی بنویسیم. افراد بزرگ موسیقی و ادبیات این دستورهای جمعی ما را نادیده گرفتند و گاهی این نادیده گرفتن به قیمت آسیب های بزرگ بود.

یک بار من به یک کنسرت پیانو رفتم جایی که یک پیانیست روسیه ای با استعداد در یک عصر، آثار فرانتس لیست را اجرا می کرد. وی آثار تارانتلا، فانتزی دون ژوان و لیبسترام را نواخت. موسیقی آسمانی بود، و بالاتر از ذهنم می رفت. وقتی چراغ ها خاموش شد، من توجه ام به نکات برنامه جلب شد.

من هنوز هم به نحوی از قدرت و عجایب موسیقی ای که شنیده بودم در حیرت بودم. هر آن چه که در آن جا خواندم من را به سرعت از دنیای خاکی بیرون می برد.

این برنامه گفت: «لیست، یک محصول خاص از عصر رمانتیک است… وی بیشتر از هفتصد کار انجام داد که بسیاری از آنها حتی از لحاظ کیفیت ناهمسان بوده و به صورتی سطحی ساخته شده یا کاملا ملال آور و احمقانه است.»

متوجه شدی! آیا فشار برای تکامل و کمال را که ما حتی برای تالیف کنندگان بزرگ خود نیز داریم، می بینی؟ ما حتی به لیست اجازه نمی دهیم که در ذهنش کود و زباله (اثری بی ارزش داشته باشد. آیا می توانی تصور کنی که مانند لیست بودن چگونه است وقتی که نشسته و می گوید: من ابدا نمی خواهم هیچ چیزی بنویسم.

قبل از این که در مورد نگارش چیزی عظیم فکر کنم، نمی خواهم هیچ موردی را بنویسم. تا وقتی بتوانم بدون وقفه لیبسترام را بنویسم، تارانتلا را از ابتدا تا انتها بنویسم، تا وقتی عاملی به خودکار من اجازه دهد در طول صفحه حرکت کند و هرگز چیزی را خط نزده یا بنویسد، مگر آن که آسمانی و ملکوتی باشد. در غیر این صورت ابدا نمی نویسم.

من هرگز خود را در وضعیتی قرار نمی دهم که تنها برخی نکات برنامه را در ذهنم داشته باشم و حجم زیادی از مواردی را که از ذهنم بیرون می آید به دلیل احمقانه، سطحی و ناهمسان بودن رد کنم.»

احتمالات به گونه ای است که وی هرگز موسیقی والای آسمانی ای ننوشته که بتواند قلب های مردم امروز (یعنی ۱۵۰ سال بعد) را بلرزاند.

بنابراین وقتی شما یک زباله (مطلبی نامفهوم) را می نویسد به لیست فکر کنید. ممکن است به خود اجازه دهید یا به من در صورت نیازتان اجازه دهید تا حداقل ۶۰۰ نوشته را بنویسم که یا به صورتی ناهمسان از لحاظ کیفیت، و یا به صورتی سطحی از لحاظ ساختار بندی و یا کاملا احمقانه باشد. وقتی شما آن را به پایان می رسانید، شما آزاد هستید تا نگارشی را انجام دهید که قلبتان را به آواز در آورده و روح خوانندگانتان را حرکت دهد.

تمرین نگارش سریع

یک برگه سفید بردارید و به جای صبر کردن برای عرق سرخ، کاملا درونش غوطه ور شده و شروع به نوشتن کنید. اگر شما نمی دانید چه باید بگویید آن را بنویسید. هر آن چه که به ذهنتان می آید بنویسید حال آن در مورد موضوع باشد یا نباشد. اگر شما بشنوید که کالیبان می گوید آنچه می نویسید زننده است، باز هم آن را بنویسید اما نگارش را متوقف نکنید.

اگر کالیبان فکر کند که شما کلمه ای غلط را انتخاب کردید این ارزیابی را نیز دخیل کنید. آن کلمه را خط بکشید و به نوشتن ادامه دهید و تمامی موارد منفی و قضاوت نقادانه را در کنار محتویات بنویسید. این همان نحوه ای است که من این پاراگراف را نوشته ام. بعد بر می گردم و تمام موراد زائد را خط می زنم.

اگر صدای ویرایش زودهنگام شما اغلب بلند و مداخله گرانه است، می توانید این آزادی را با استفاده از آن چه من به آن «روش جوهر نامرئی» می گویم یک گام فراتر ببرید. یک کاغذ کپی را بین دو برگه قرار دهید و در بالای برگه با یک خودکار سرگرد بدون جوهر بنویسید.

 

در این روش هیچ چیزی برای اصلاح وجود ندارد و هیچ راهی برای خوانش مجدد آنچه شما نوشته اید تا وقتی که شما به انتهای صفحه رسیده و کاربن را بالا ببرید، وجود ندارد.

حال چه شما با این روش نگارش جادویی بنویسید یا از خودکار متدوال (خودکار با جوهر) برای نگارش بر روی کاغذ استفاده کنید، باید از این نکته آگاه باشید که شما آن چیزی را می نویسید که ذهنتان به شما در مورد نگارشتان می گوید. اگر در عین این که می نویسید قادر بودید که جنس و نوع احساس همراهتان در حین را تعیین کنید،آن را بگویید. نام ببرید.

اگر شما احساس اضطراب یا خستگی یا عصبانیت یا محرک و انرژی بخش دارید، همانطور که به نگارش ادامه می دهید آن را بنویسید. احساستان را در بخشی از بدنتان قرار دهید. آیا | احساس فشار در دستانتان دارید یک احساس بغض در گلویتان؟

 

آیا احساس دل آشوبی در درونتان، قفل شدن فک و خارش بینی دارید؟ آیا چشم هایتان شروع به سوزش و آب ریزش می کند؟ آن را بنویسید.

تمامی ایده های پریشان و آشفته را همانند ایده هایی که مطابق با هدفتان است، بنویسید. پیتر البو در کتاب «نگارش بدون معلمها» به این روش «نگارش آزاد» می گوید و این مطلب را بیان می کند که وقتی شما از این روش برای آغاز کارتان استفاده می کنید علیرغم مصرف برگه های بیشتر، به میزانی کمتر آشفته شده و مدادهای کمتری را می جوید.

نمره شما بیش از قبل خواهد شد. کلماتی که بر روی برگه آورده اید بیشتر و بیشتر برایتان مفید خواهند بود و بیشتر پیام هایی که در روشی بدون قضاوت می نویسید درست همان چیزی می شود که می خواستید در سرعت مدنظرتان بگویید.

این درست است که وقتی شما به متن برمی گردید و ویرایش می کنید (یعنی وقتی بخش کالیبان منتقد با دعوت شما برمی گردد) شما موارد بیشتری از کلمات را نسبت به آنچه فکر می کردید پیدا می کنید تا کنار بگذارید و این امر حتی در مورد کنار گذاشتن عبارات نیز صدق می کند.

گاهی اوقات این امر من را شوکه می کند، وقتی من نظرات پراکنده را از متن بیرون می اندازم تا ببینم که صدای ویراستار اولیه من چطور می توانست نقادانه باشد و چطور و چه مواقعی اشتباه کرده است. و اگر در حین نگارش به این صدای نقادانه گوش می دادم نمی توانستم به نگارش ادامه دهم.

ما آموخته ایم که وقتی این صدا بالا می رود اغلب سکوت کنیم و مداد را گاز بگیریم و عمیقا تفکر کنیم و همه کارمان را رها کنیم. آن چه من از شما می خواهم این است که در عوض به سرعت در این مسیر نگارش رفته و برای حداقل ده دقیقه به نگارش ادامه دهید.

شما خواهید دید که چرا نگارش در این زمان کم ضروری است. جایی را که می خواهید توقف کنید، علامت بزنید و به نگارش ادامه دهید. وقتی شما بعدا به آن نقطه نگاه کنید و ارزش آن چه که دنبال کرده اید دریابید، شما آغاز به فهمیدن وضعیت و منظور مدنظر من می کنید.

شما این را نکته را در خواهید یافت، که تن دادن و پذیرفتن ویرایش قبل از زمان خودش تا چه حد می تواند آسیب رسان و خود تخریب گر باشد.

شعار ما در آموزش تولید محتوا این است: ما هیچ ویرایشی را قبل از زمان آن انجام نمی دهیم (یک لوح از این شعار ایجاد کنید)

 

حرف دل کاربران (0)

از فرم زیر میتوانید حرف دل خودتان را در مورد این پست ثبت کنید