خلاصه کتاب اثر هدفمندی

خلاصه کتاب اثر هدفمندی

خلاصه کتاب اثر هدفمندی ارزش بخشیدن به خودتان، نقشتان و سازمانتان (ترجمه کتاب: The Purpose Effect نوشته: دن پونته فِرَکت) در چند دقیقه:

چطور و در چه زمای بخوانم؟

حجم کتاب
حجم کتاب

خلاصه کتاب

زمان مطالعه
زمان مطالعه کتاب

4 دقیقه

میزان تمرکز
میزان تمرکز برای مطالعه کتاب

در مسیر (کم)

نویسندگان
نویسندگان کتاب

دن پونته فِرَکت

نکات کلیدی کتاب

  • شرکتهای هدفمند به اصول کاری خود بیشتر از سود خود اهمیت می دهند. آنها به نیازها و منافع مشتریان، کارمندان، همکاران، هم صنفان و جامعه احترام می گذارند و در عین حال سعی می کنند سودآور باشند.
  • هدفمندی سه بخش دارد: هدف شخصی که با شخصیت و تعالی هر کارمند مرتبط است. هدف سازمانی که با اصول، اخلاق، رهبری و فرهنگ هر شرکت سنجیده می شود. هدف نقشی که تلاش می کند شغل و نقش هر کارمند را به چیزی مفید و معنادار تبدیل کند.
  • هماهنگی این سه هدف شما را به قله موفقیت می برد.
  • هدفمندی به کار کارمندان ارزش افزوده و به آنها انگیزه می دهد.
  • سازمانهای هدفمند پنج عامل ایجاد اشتیاق، مشارکت کارمندان، اخلاق مداری، عدالت و خدمت را در اولویت قرار می دهند.
  • رای پیاده سازی این اصول، احساسی خوب در مشتریان ایجاد کنید، کارمندان را درگیر کنید، اخلاقی عمل کنید، همواره منصفانه باشید و به تمام ذینفعان خدمت کنید.
  • شرکتهای هدفمند همچنین در کنار سودآوری به بهبود جامعه نیز کمک می کنند.

هدفمندی

شرکتهای هدفمند، برای کسب درآمد بالاترین ارزش را قائل نیستند و به همکاری و انگیزه اعضای تیم توجه می کنند. وقتی در سازمان همه چیز به خوبی هماهنگ شود، همه اعضای تیم و کل جامعه از این نظم سود می برند. هدفمندی باعث می شود اعضای تیم در همه فعالیتها مشارکت کنند و به کارشان وفادار باشند.

افراد در چنین محیطی با کیفیت بیشتری کار می کنند. اگر هدف سازمان با اهداف افراد سازگار نباشد، در محیط کار راضی نیستند؛ اما هدفمندی به همه کارمندان نشان می دهد که شغلشان چیزی بیشتر از راه درآمدزایی است.

کارمندان دوست دارند کارشان دارای ارزش باشد و به آنها احساس هدفمندی بدهد. به گفته استاد مدیریت، پیتر دراکر: “دیگر فقط کسب درآمد کافی نیست، باید عاشق کارتان باشید”.

اجزای هدفمندی

هدفمندی از ترکیب سه عنصر مهم زیر بدست می آید:

۱- هدف شخصی

هر کارمند باید هدفی داشته باشد تا بداند چه کاری باید انجام دهد، چه کسی باید باشد و چطور باید رفتار کند. هدف شخصی شامل سه جنبه است:

  1. پرورش خود: باید برای ارتقای خودتان تلاش کنید و رشد و پیشرفت کنید. از خودتان بپرسید که در حال حاضر چه کارهایی برای ارتقای خود انجام می‌ دهید؟
  2. تصویر زندگی: باید برای خودتان تعریف کنید که زندگیتان باید چگونه باشد و این تصویر را مدام بهبود دهید. از خودتان بپرسید که در محل کار و در زندگی چه کسی هستید؟
  3. رفتار با اخلاق و مسئولیت‌ پذیری: تصمیم بگیرید که هر روز با وجدان، اخلاق و مسئولیت‌ پذیر باشید تا به شخصی که دوست دارید تبدیل شوید. از خودتان بپرسید که رفتارتان چگونه است و دیگران چه برداشتی از رفتارتان دارند؟

۲- هدف سازمانی

هدف سازمان بیانگر دلیل وجود آن است و توضیح می‌ دهد که سازمان به چه کاری می‌ پردازد و چه هویتی دارد از دید خودش، کارمندانش، مشتریانش، صنف مرتبط و جامعه. هدف سازمان با اصول، اخلاقیات، روش‌ های رهبری و فرهنگ سازمانی هماهنگ است.

هدف سازمان تمام اعضای تیم را به انجام کارهای درست و عادلانه ملزم می‌ کند. این کارها شامل پرداخت حقوق عادلانه به کارمندان، مدیریت عملکرد با آموزش و نظارت دقیق، و شناسایی و ترغیب افراد برتر می‌شود (۵۸ درصد اعضای تیم می‌ خواهند در محیط کار بیشتر از آنچه که هستند قدردانی شوند).

۳- هدف نقشی

هر سازمان به منظور تحقق اهداف خود، نقش خاصی را برای هر فرد تعیین می کند که این نقش باید ارزش داشته باشد. بسیاری از افراد هویت خود را بر اساس شغل خود تعریف می‌ کنند، بنابراین نقش آنها در محل کار بسیار مهم است.

هدف کارمند از نقشی که دارد، باید به طور کامل با هدف های زندگی فردی و شغلی او هماهنگی داشته باشد. برای رسیدن به این هدف، شرکت‌ ها باید رفتار مناسبی با کارمندان‌ شان داشته باشند.

کارمندانی که احساس می‌ کنند نقش آنها اهمیتی بزرگ دارد، شغل خود را به عنوان کاری ارزشمند می‌ بینند و از آن به عنوان یک راه برای امرار معاش نگاه نمی‌ کنند. شما هم باید تلاش کنید تا کارمندانتان این احساس را نسبت به شغلشان بدست آورند. تحقیقات دانشگاه اتاوا نشان می‌ دهد که ۷۶ درصد افرادی که شغل خود را ارزشمند می‌ دانند، همواره در کارها مشارکت می‌ کنند.

نقطه اوج

زمانی که این سه هدف با یکدیگر تلاقی پیدا کنند؛ نقطه اوج هدفمندی در سازمان است. نقطه اوج را نمی توان مقصد نهایی دانست؛ بلکه همان سازگاری و هماهنگی است که در میان اهداف شخصی، سازمانی و نقشی بوجود می آید.

در ابتدا برای رسیدن به نقطه اوج، یک سازمان می بایست اهداف خود را مشخص نماید.

هدف شرکت دیراندکامپنی: تعهد ما خدمت به همه انسان هاست، از این رو سعی بر این داریم که استاندارد زندگی همه مردم دنیا را بهبود دهیم.

هدف شرکت هولفودز: حمایت از سلامت و بهبود بخشیدن به دردهای کارمندان، مشتریان و حتی خود کره زمینو

استراتژی بُرد-بُرد-بُرد

تمرکز بسیاری از شرکت ها بر روی سود کوتاه مدت است. چنین شرکت هایی باید چشم انداز خود را تغییر و گسترش دهند. مانا آیونسکو بنیانگذار شرکت لایت اسپن دیجیتال که در حوزه بازاریابی محتوایی و رسانه های اجتماعی فعالیت دارد اینگونه می گوید که: سازمان ها به استراتژی برد-برد- برد احتیاج دارند.

استراتژی برد-برد-برد علاوه بر سود برای شرکت ها، به مشتریان ارزش می بخشد، باعث رشد جامعه می گردد و همچنین برای کارمندان نیز شغلی خوب و پرپول می سازد. از همین رو استراتژی برد-برد-برد تنها زمانی خوب نهایی خود را دارد که همه اعضای شرکت فارغ از نقش و وظیفه خود را هم رهبر و هم عضو بدانند.

این استراتژی نتیجه تعامل همه جانبه سازمان و کارمندان است. همه برای تحقق هدف عالی و مشترک گروه کار می کنند و به دنبال ارائه خدمات ارزشمند به مشتریان می باشند و این هدف از کسب درآمد و سودآوری نیز مهم تر است.

کارمندان این سازمان هدفمند هستند، با اشتیاق کار می کنند و با تعهد لازم در کارها مشارکت دارند.

رویکرد شغلی

دو نوع رویکرد هدفمند و شغلی با یکدیگر در تضاد هستند. به این صورت که در رویکرد شغلی تمرکز بر روی درآمدزایی است. در رویکرد کاری تمرکز کارمندان بر روی پیشرفت در شغل شان است تا به واسطه آن به پول، قدرت و کلاس کاری بیشتری برسند. این دو رویکرد که تمرکز و مبنا اصلی شان پول و قدرت است؛ رویکرد هدفمند را ضعف می کنند.

هدف شخصی

هر عضو باید برای خود هدف شخصی داشته باشد و به این سوال که در زندگی شخصی و کاری چگونه کسی است؛ پاسخ داده باشد. البته که جواب این سوال با تغییر شرایط نیز متفاوت می گردد. تنها در صورتی که برای زندگی شخصی خود هدف و تعریفی داشته باشید؛ می توانید در حوزه کاری و سازمانی نیز ارزشمند باشید.

پنج کار خوب

در ادامه ۵ کاری که سازمان های هدفمند در مسیر تحقق اهدافشان انجام می دهند؛ آورده شده است:

  1. برای شاد کردن مشتریان که مهمترین اولویت شما هستند؛ تلاش کنید.
  2. برای برانگیخته کردن حس همدلی و اتحاد در اعضای تیم تلاش نمایید.
  3. در جامعه اخلاقی رفتار نمایید. حضور و تاثیر مثبت در جامعه ایجاد نمایید.
  4. کارها و خدمات ارزشمند خود را با قیمتی منصفانه ارائه دهید.
  5. به همه افراد ذینفع خودتان خدمت برسانید. مانند: مشتریان، کارمندان، صنف مربوطه و صاحبان کسب و کار

هدفمندی مهم است

سازمان های دارای هدفمند به شرکت های موفق و بزرگ با همکاری کارمندان تبدیل می گردند. هدف آنها علاوه بر پولسازی، کمک به ارتقای جامعه نیز است. وجدان و اخلاق کاری سرلوحه این کسب و کارهاست. بهترین تعریف از این شرایط را باکمینستر فولر داشته است: “بگذارید دنیا با ۱۰۰ درصد انسانیت، در کمترین زمان ممکن، با مشارکت خودجوش، بدون آسیب به زیست بومها یا ضرر زدن به آدمها پیش رود.”

حرف دل کاربران (0)

از فرم زیر میتوانید حرف دل خودتان را در مورد این پست ثبت کنید